جنبشِ مدرنِ اعتباراتِخُرد درواقع بر سوءتفاهمی بنیادین بنا شد. مبنای ادعاهای شوقانگیزِ دکتر محمد یونس، اقتصاددان بنگلادشی، فرضیاتی دور از دسترس و غلط بود. این فرض غلط این بود که افراد کمبضاعت، به ویژه زنان، میتوانند به راحتی یک بنگاهِ خردِ غیررسمی ایجاد کنند تا بدین طریق اقلام ساده یا خدمات را به دیگر افراد کمبضاعت در همان جامعه بفروشند. عقیدۀ راسخ یونس این بود که مادامی که به افراد فقیر کمک میکنیم که تا چیزی تولید کنند، آنها به راحتی میتوانند آن را بفروشند.
کار کردن اغلب آزاردهنده و فرسایشی است. کلیتر بگویم، از همان روز اولی که آدمها مجبور شدند برای پول کاری را که دوست ندارند انجام دهند، به این نتیجه رسیدند که کارکردن خوشایند نیست. اما امان از رئیسها و کارفرماها که موجودات آبزیرکاهیاند و روز به روز هم باتجربهتر میشوند. ویلیام دیویس۱، جامعهشناس و اقتصاددان انگلیسی به تازگی کتابی با نام صنعت شادی۲ نوشته است که بسیار جالب و البته تا حدودی هم ناراحتکننده است. او در این کتاب روشهایی را افشا میکند که طی آنها کارفرمایان ما به علم و اندازهگیری رویآوردند تا روی میزان شادی کارکنانشان تأثیر بگذارند. شادیای که مداوماً از عوامل نهادی (تعادل ناپایدار شغل و زندگی؛ رقابت شدید) آسیب میبیند. کتاب دیوید که عمیقاً محققانه است و بیجاروجنجال، جبران خوبی برای انبوه کتابهای شبهعلمی شادی است که اینروزها بازارشان در حوزهی کسبوکار و مدیریت بسیار داغ شدهاست؛ کتابهایی که بسیار بعید است نویسندگانشان با اهداف ایدئولوژیک مهمتری که شادی و رفاه در محل کار دارد، آشنا باشند. مجلهی ساینس آو آس۳، با مؤلف این کتاب دربارهی خطرات زندگی کمیشده، اهمیت مورد بدفهمی واقعشدن، و دوست خوب و خوشحال ۴ و البته موذی گوگل مصاحبه کرده است.
نشست «عدالت آموزشی و مسئلهی گسترش مدارس خصوصی» با حضور ناصر فکوهی، حسین راغفر و محمد مالجو در دانشکده علوم اجتماعی تهران به همت انجمن علمی-دانشجویی جامعهشناسی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای نشست به اهداف این پروژهی پژوهشی، فعالیت های انجامشده و نتایج به دست آمده به طور اجمالی اشاره شد. بر اساس نتایج به دست آمدهی این پژوهش، روند خصوصیسازی مدارس موجبات بازتولید شکاف اقتصادی و نابرابری اجتماعی را فراهم آورده است و افزایش بودجه توسط دولت برای ساختار بوروکراتیک، کهنه و ناکارآمد آموزش و پرورش نجاتبخش نخواهد بود. آنچه در زیر میخوانید گزارشی از سخنان محمد مالجو در این نشست است.
یاداشت زیر نقدِ صالح نجفی بر ترجمه کتاب های دیوید هاروی در ایران است. نجفی در این یاداشت نشان می دهد که مترجم کتاب های دیوید هاروی (عارف اقوامی مقدم) به متن اصلی کتاب وفادار نبوده است و ترجمه های فارسی از مشکلات بسیار زیادی برخوردار است.
مصاحبه روزنامه لوموند با یورگن هابرماس | شماری از روشنفکران آلمانی اخیراً تردیدها و انتقادهای خود را نسبت به رکود و کاهش محبوبیتی که اتحادیۀ اروپا دچارشان شده مطرح کرده اند. آیا این انتقادها به منزلۀ احیای مجدد "دولت-ملت" و پایان یورو واحد پول اروپا است؟ آیا اتحاد آلمان و فرانسه، موتور محرک اتحادیۀ اروپا، به دلیل اختلافات دو کشور بر سر سیاست ها و جهت گیری های اقتصادی در حال از هم گسیختگی است؟ یورگن هابرماس، فیلسوف 85 سالۀ آلمانی، در مصاحبه با روزنامۀ لوموند گفته است که او امید خود را به وحدت اروپا از دست نداده است.