فمینیست اینستاگرمی، سودای تغییر به میانجی رخنه ایجاد کردن در روبنای فرهنگ دارد. او اما از تماشای تصویر بزرگتر عاجز است. او روزبهروز پایههای هویت خود را درون کالتی که با هممسلکهایش تشکیل داده، مستحکمتر میکند. این کالت به مرور واژگان آیینی خود را تصاحب میکند: موی بدن، باکرگی، قاعدگی و ... . فمینیست اینستاگرمی اما از جایگاهِ پروبلماتیک بدنها در کانتکست تاریخی-اقتصادی-سیاسی، ادراکی غالباً سطحی دارد.
امروز تصویرسازی رسانه از زنان، در تلاش است که زنان را بهعنوان موجوداتی شکننده و ناتوان از مدیریت شرایط زندگی تصویر کند. در نگاه رسانه، زن در خارج از خانه، یک قربانی است. این تصویر نه تنها ساختگی و تحریفشده، بلکه حتی توهینآمیزست.
بهترین دبیران عکس رسانههای بزرگ جهان زن هستند اما تعداد معدودی از آنان در آژانسهای بزرگ کار میکنند. اکثر عکسهای منتشر شده در سال ۲۰۱۹ کار مردان بود زیرا ماموریتهای مهم را کمتر به زنان میسپارند.
بررسی جایگاه زنان در حوزه اقتصاد نشان میدهد تعصب وحشتناکی علیه زنان در این حوزه حکمفرما است. زنان تنها ۲۰درصد از جمعیت اقتصادانان برجسته اروپا را به خود اختصاص دادهاند و در آمریکا، تنها ۱۵درصد از زنان موفق به کسب کرسی استادی شدهاند. آمار زنان در حوزه اقتصاد صرفا به لحاظ عددی پایین نیست بلکه پدیدهی سقف شیشهای در مورد آنها بسی ضخمیتر و شدیدتر اعمال میشود.
زنان ورزشکار با انواع خشونتها و تبعیضها مواجهاند. آنان علاوه بر محدودیت و ممنوعیت در خانواده، باید با واکنشهای جامعه که هیکل آنها را زنانه نمیداند هم مواجه شوند. زنان همچنین با اشکال مختف تبعیض از نابرابری دستمزدها تا نابرابری امکانات و اجازهنیافتن برای حضور در بسیاری از رستهها به بهانه مغایرت با قوانین مواجهاند.