تشکلهای کارگری در پیشبرد تقاضاها و اهداف کارگری چه نقشی دارند و یا میتوانند داشته باشند؟ آیا تشکلهای رسمی کارگری میتوانند نماینده کارگرانی باشند که آنها را به عنوان تشکلهای وابسته میبینند؟
با خواندن «کالیبان و ساحره» درمییابیم تا پیش از مواجهه با اثر فدریچی، چقدر کم درباره ساحرهکشی میدانستهایم. حکایتی که بسیاری از ما با آن آشنایی داریم، یعنی همان که حاکی از چگونگی تفوق نهایی خردگرایی و علم بر تفکر جادویی و سحرآمیز آن دوران است، عاری از تاریخچه خشونتی است که در این کتاب با آن رودررو میشویم. خواندن «کالیبان و ساحره» به ما یادآور میشود در کنار بسیاری از دانشمندان عالیرتبه که مشوق ساحرهکشی بودند، مقامات هم خواهان سرکوب تفکرات جادویی فرودستان بودهاند.
مطالبه تشکیل شوراهای مستقل کارگری در هفت تپه محقق شده و از سوی کارگران فولاد ملی به عنوان مطالبهای جدی مطرح شده است. بحث بر سر نحوه تشکلیابی کارگران و نحوه اداره کارگاه همواره پیش از انقلاب و پس از انقلاب ۵۷ در ایران مطرح بوده است. فرشاد اسماعیلی در یادداشت پیش رو درباره چگونگی این تشکلیابی و شیوههای مختلف آن نوشته است و معتقد است بنا به شرایط خاص هر موقعیت میتوان به اشکال مختلف تشکلیابی کارگران اندیشید.
با ملاکقراردادن نرخ تورم و افزایش حداقل دستمزد بهمیزان اندکی بیش از نرخ تورم نمیتوان مسئله افول انباشتشده و فقیرانهشدن دستمزد در ایران را جبران کرد. در حال حاضر حداقل دستمزد کمتر از نصف خط فقر مطلق است.
فقر دامن شاغلان را هم گرفته است. هر نانآور در سال ٨٤، ١٠میلیونو٨٠٠هزار تومان درآمد واقعی داشت و متوسط هزینه سرانه واقعی یعنی خرج یک نفر در سال ٥میلیون و٥٠٠هزار تومان بود. در سال ٩٤ هر نانآور به قیمتهای ثابت همان سال ٨میلیون و٨٠٠هزار تومان درآمد دارد و متوسط هزینه سرانه واقعی به ٤میلیون و١٠٠هزار تومان رسید.
رقمهای اعلام شده برای حقوق نمایندگان متفاوت است. از جدولی که نشان میدهد دریافتی نماینده حدود ٣٢ میلیون است تا برخی نمایندگان که میگویند نمیدانند رقم دقیق دریافتیشان چقدر است و تا محمود صادقی که میگوید کل دریافتی نمایندهها رقمی بین ١٧ تا ٢١ میلیون تومان است. ابهام فقط به این ارقام خلاصه نمیشود.
پرسش اساسی این است که چگونه خودگرانی را گسترش دهیم، چگونه روابط همبستگی تازهای شکل دهیم و چگونه بخشی از ثروتی که خود آفریدهایم را دوباره به کنترل خود در آوریم.