اگر نهضت، انقلاب و دولت اسلامی که در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد، محدودیتهایی را جهت ابراز وجود سکولاریسم و فمینیسم ایرانی اعمال نمودند، در واقع فرصتهایی را نیز برای ارائه شکل جدیدی از مدرنیته فراهم کردند. اگر به اسلام به عنوان نقطه مقابل مدرنیته و سکولاریم نگریسته شود، امکان تشخیص این پدیدههای نوین از بین رفته و جلوی تشکیل ائتلافها گرفته میشود. همچنین این مسئله باعث جدایی اسلام از سکولاریسم، دموکراسی و فمینیسم میشود.
در سالهای اخیر بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی در معابر عمومی و فضای مجازی به شکل قابل نقدی به ترویج حجاب پرداختهاند. در این پوسترها، زنان به شکلات، آجیل و سایر تنقلات شبیه شدهاند. به عنوان نمونه در یکی از این پوسترها میبینیم شکلاتی که به دور خود روکش دارد از گزند حملهی گروهی از مگسهای مهاجم در امان مانده و در مقابل شکلات بدون روکش در معرض تهاجم نشان داده شده است. در پوستری دیگر، شکلات جایش را به آبنبات چوبی داده و همان قاعدهی روکشداری و بیروکشی برقرار است. یادداشت پیش رو به بررسی نگاه موجود در پس این رویکرد تبلیغاتی میپردازد.
مترجم: ج.س - اغلب توسط ایرانیان ساکن در دبی گفته میشود که شکوفایی شهرسازی و پیشرفت اقتصادی اخیر در دبی نتیجهی توقفِ پیشرفت ایران است. دلایل متفاوتی برای این موضوع ارائه میشود. از دخالتِ استعمار گرفته تا چیز مبهمی مثل ضعف «فرهنگی» ما، یا هر دو، در همهی این مفاهیم نزدیکی دبی با ایران نقش کلیدی دارد. جابهجایی نهایتا نشان میدهد چیزی در جایی که باید باشد نیست و به جای دیگری منتقل شده است، نه آنکه حذف شده باشد. تصور میشود که هجوم بازرگانان و متخصصین یقهسفید و سرمایهگذاریِ خصوصی و گردشگری به دبی نشاندهندهی یک ظرفیتِ اجتماعی است که از مرزهای ایران گذشته و در دبی مستقر شده است – در گفتگوهای عمومی، جمعیت ایرانیان مقیم دبی را بهطور غیررسمی ۴۰۰هزار نفر برآورد میکنند.