آیا ممکن است مردان ایرانیای که با اروپاییها در ارتباط بودند، همجنسخواهی مردان را پنهان و انکار کرده باشند؟ آیا این امر سهمی در هنجارسازیِ دگرجنسخواهی تمایلات مردان در ایران دوران قاجار داشته است؟
وقتی تردد بهعنوان شکلى از پویامندی تعریف میشود، نابرابری افراد جامعه در استفاده از شهر را بهتر نشان میدهد. آیا میتوان میزان تحرک افراد در فضای شهر را بر حسب جنسیتشان تحلیل کرد؟
در مقاله «تفاوتهای پنهان بیخانمانی زنان و مردان» گفتیم بیخانمانی سویه جنسیتی دارد و گاهی بیخانمانی زنان با مردان علل و پیامدهای متفاوتی دارد. در این مقاله به هویت برآمده از تجربه خشونت خانگی و بیخانمانی توجه داریم. این هویت در سرنوشت زن و امکان بازگشت او به جامعه کلیدی است.
صحبت با زنان بیخانمان و ضبط تجربه آنها نیز بیانگر نابسندگی آمارها و خدمات دولتی در سویه جنسیتی بیخانمانی است. این مقاله برخی از این تفاوتها را آشکار میکند.
بناها طبق ایدئولوژی و فهم خاصی از محیط و اجتماع به وجود میآیند و وقتی زنان در این فهم حضور نداشته باشند، در استفاده از بنا نیز همواره سهم کمتری از مردان دارند.
این متن مقدمه مجموعه مقالات جنسیت و شهر است که در روزهای آینده به تدریج در میدان منتشر خواهد شد. مقالات این مجموعه پلی هستند میان پژوهش دانشگاه و کنشگری در خیابان، میان امر نظری و اجرایی، میان دو زبان انگلیسی و فارسی و میان درکهای فرهنگی متفاوت از جنسیت.
چرا درک مارکس از مناسبات سرمایهداری ناقص است؟ و این چه ارتباطی با نگاه نرینه او دارد؟
پژوهشها نشان میدهند زنان حضور کمرنگی در نشریات تخصصی دانشگاهی دارند. این شکاف جنسیتی ناشی از چیست؟
جای مسئله جنسیت بهعنوان یکی از وجوه برسازنده مسئله شهر همچنان خالی است. این متن میکوشد به میانجی مسکن، جنسیت و شهر را در هم بیامیزد تا از روزنه شهر به جنسیت بنگریم و از خلال جنسیت به شهر بیندیشیم