چرا درک مارکس از مناسبات سرمایهداری ناقص است؟ و این چه ارتباطی با نگاه نرینه او دارد؟
این مقاله برگرفته از یک بحث میزگردی است، که در آن هیلاری وینرایت به اختصار در رابطه با شیوههای نوین فکر کردن به تغییر، و آنچه از سوسیالیسم فمنیسم یاد گرفته است، حرف میزند.
کتاب کالیبان و ساحره درباره چیست؟ هانا هِر، سردبیر مجله اینترنتی Mask، با سیلویا فدریچی، مادر فمینیسم ماتریالیستی و نویسنده کالیبان و ساحره، به بحث نشسته است تا راجع به درسهایی که هنوز باید از جنبش دستمزد برای کار خانگی و سایر سازماندهیها حول کار بازتولیدی بیاموزیم، گفتوگو کنند.
فمینیست اینستاگرمی، سودای تغییر به میانجی رخنه ایجاد کردن در روبنای فرهنگ دارد. او اما از تماشای تصویر بزرگتر عاجز است. او روزبهروز پایههای هویت خود را درون کالتی که با هممسلکهایش تشکیل داده، مستحکمتر میکند. این کالت به مرور واژگان آیینی خود را تصاحب میکند: موی بدن، باکرگی، قاعدگی و ... . فمینیست اینستاگرمی اما از جایگاهِ پروبلماتیک بدنها در کانتکست تاریخی-اقتصادی-سیاسی، ادراکی غالباً سطحی دارد.
عجیب است که فمینیسم که به همه شاخههای علومِ انسانی و طبیعی توجه دارد، چیز زیادی برای عرضه در نقدِ موسیقی ندارد. به نظر میرسد فمینیسم در موسیقی تقریباً همانجایی باشد که فمینیسمِ ادبی بیست سالِ پیش بود: نوعی تلاشِ جدا از زمینه برای شناساییِ زنانِ موسیقیدان که در گذشته با صدای خود سخن گفتهاند؛ اما فراتر از آن، هیچ.