به مناسبت روز جهانی کارگر با «کمال اطهاری» کارشناس و پژوهشگر اقتصادی درباره وضعیت طبقه کارگر در دولت یازدهم مصاحبهای انجام شده است. اطهاری با تاکید بر نظام ناکارآمد اقتصاد ایران از یک سو و انفعال روشنفکران در ارائه یک برنامه منسجم عینی برای بهبود وضعیت کارگران، وضعیت طبقه کارگر در ایران را بحرانی توصیف میکند.
ابراهیم توفیق در بحث از توسعه معتقد است در ایران صرفا میل به توسعه وجود دارد اما این میل تبدیل به نیرو نشده است. وی نظام دانشگاهی کشور را فاقد چیزی به نام جامعهشناسی توسعه میداند و از عدم امکان شکلگیری گفتمان توسعه در این شرایط سخن میگوید؛ شرایطی که در آن تحقیقات دانشگاهی بهشکل پیمانکارانه و سفارشی برای نهادهایی مانند شهرداری انجام میشود و دانشگاهیان خود پیشاپیش از سرنوشت چنین تحقیقاتی آگاه هستند. ضمن اینکه بحثهایی مانند امتناع تفكر و خلق و خوی ايراني و تداوم استبداد و..، توسعه را ناممكن ميكند. توفیق میگوید در ایران نظام دانشی وجود ندارد که همچون آینه، به ما نشان دهد در چه کراهتی زندگی میکنیم.
برخی از صاحبنظران عرصه اقتصاد و سیاست با نگاه به تجربه برخی از کشورهای صاحب نفت، ارتباطی ذاتی بین نفت و فساد برقرار میکنند؛ گویی درآمدهای نفتی به خودی خود مانعی بر سر راه توسعه سیاسی- اقتصادی بوده و کنترل دولتی بر آنها لزوما منجر به فساد میشود. این افراد از خصوصیسازی صنعت نفت و خلع ید دولت، بهعنوان تنها راه درمان این معضلات نام میبرند. رامین مسلمیان در یادداشت زیر با بررسی تجربه نفتی نروژ بهعنوان کشوری که دارای کنترل دولتی بر منابع نفتی و در عین حال دارنده بزرگترین صندوق ثروت ملی در جهان و ساختار سیاسی شفاف است، دیدگاههای مبتنی بر تئوری «نفرین نفتی» و هوادار خصوصیسازی صنعت نفت ایران را به چالش می کشد.