بیابانزایی تخریبِ زمین است و افتِ توان و کارآییِ آن. تبدیل عرصههای غیربیابانی: جنگلها، تالابها و مراتع به بیابانهایی مصنوع فاقد توان اکولوژیکی، شور و بدونِ بارآوریِ خاک. کاستن از نواحیِ معیشتپناه است به زمینهای سوختۀ معیشتگریز. به خشکی و بیحاصلی. به آنجا که زمین در خود فرو میمیرد تا با تعادلی جدید، با رفتار و اسلوب زیستی تازه سربرآورد.
هنگامی که سیاستمدارن «به نام آزادی، اعلان جنگ میکنند» و به نام «ایجاد شغل» از کم اهمیت بودن محیطزیست میگویند، این نه دست مردم که باید دست قدرتهای بزرگ اقتصادی باشد که از آستینشان بیرون آمده تا پای «پروژههای توسعهای» را امضا کنند. اخیرا آقای رئیسجمهور گفته است «زندگی مردم» اصل است و نه توصیههای «ملالغتی» محیطزیست. اما آیا این سیاستمدارن به تناقضات خطرناک ایدههای خود واقف نیستند؟