وب سایت «هایپراَلِرژیک» که تمرکز ویژهای بر مسائل روز دنیای هنر دارد، بهتازگی ستونی با گرایش هنر خیابانی منتشر میکند. «جرمهای هنری» عنوان این ستون است و به مفهوم ضدفرهنگ هنر خیابانی میپردازد. هنرمندان خیابانی که با گرایش شدید وندالیسم به آثار موزهها، دیوارِ پاسگاه پلیس و یا باغ سلطنتی هجوم میبرند؛ در برنامهریزیها و نظم سیستماتیک اشکالی به وجود میآورند و هنرمند با مسئله بازداشت، زندان یا ضربوشتم باید به فکر ادامه پیادهکردن تفکر وندال خودش در جایی دیگر و به شکلی دیگر باشد. هر کنش هنرمندی که بدون هیچ گرایش مشخصی یک اثر هنری را میدزدد و یا نظم عمومی را خدشهدار میکند، نمیتواند دال بر هنر خیابانی یا چیزی شبیه به آن باشد. این فرد به دادگاه فراخوانده و محکوم میشود؛ با توجه به محکومیت قضایی هنرمند و پیگیری او در اجرای ایده پس از محکومیت میتوان از اینگونه کنشهای هنرمندان خیابانی که دوست ندارند با این برچسب شناخته شوند، دفاع کرد.
نویسنده ستون جرمهای هنری «بنجامین ساتن» اهل بروکلین و فعال در زمینههای خبرنگاری هنری، تهیهکنندگی و مقالهنویسی است. همچنین تهیهکنندگی نمایشگاههای جداگانهای را در طول چند سال بر عهده داشته که از جمله میتوان به فیلد پروجکت، اسپرینگ بریک آرت شو، گوآنوس لافت و دیگر اکسپوهای هنری اشاره کرد.
کیفیت نه چندان خوب بعضی از تصاویر استفادهشده به ویژگی این پروژهها برمیگردد که سبب شده از دوربینهای مداربسته و یا با دوربینهای موبایلی گرفته شود.
بار دیگر نام عباس نعلبندیان مطرح شده است. نمایشنامهنویسی که همواره در تاریخ نمایشنامهنویسی و حتا تاریخ هنر آوانگارد ایران بارها از او سخن گفته شده است. اما این روزها نام او به واسطهی مسئلهی دیگری بر سر زبانها افتاده است. همان مسئلهای که در تمام این سالها مانع اجرای نمایشنامههای او شده است. سانسور و نظارت بر اجرای آثار نمایشی این بار گریبان رئیس شورای نظارت و ارزشیابی را گرفت. چرا که او میخواست متنی از نعلبندیان را نمایشنامهخوانی کند. این نوشته به همین مسئله می پردازد؛ نظارت بر رئیس شورای نظارت.
سنت نقادانهای در تئاتر کشورمان وجود ندارد. حتا این روزها میتوان این مسئله را به دیگر هنرها هم تسری داد. فقدان موضعگیری در نقدها در بیشتر مواقع به پروار شدن مفهوم متناقض "نقد سازنده" کمک کردهاست. نقدی که تنها برای پرکردن صفحات روزنامهها و مجلات است و نمیخواهد با جریان رایج و ارتجاعی آنچه که در هنر اتفاق میافتد درگیر شود. رضا سرور در این نوشته به همین موضوع پرداخته است.