در حاشیه برخی بزرگراههای تهران، بیخانمانها برای فرار از سرما و مامورانی که قصد دستگیری آنها را دارند، به کانالهای آب پناه میبرند، کانالهایی که پر از موش و سوسک است و بوی تعفن میدهند. آنها این کانالها را به گرمخانههایی که «در آنها راحت نیستند» ترجیح میدهند.
جیسون میگوید تبلیغ کوکاکولا روی بیلبورد در شهر، یک اعلامیه سیاسی است و من میگویم دستفروشی در شهر هم یک بیانیه سیاسی است و دلیل تلاش برای جمعآوری کودکان کار و دستفروشان اینجا مشخص میشود. چه چیزی بیشتر از بیخانمانی میتواند ناکارآمدی سیاستها را به چهره شهر بپاشد؟
در غالب رویکردهای موجود، بیخانمانی، یک مسأله فردی است و نه اجتماعی و به جای آنکه ساختارهای اجتماعی مورد پاسخگویی قرار گیرند، این افراد بیخانمانند که مورد بازخواست، اتهام، دستگیری، جریمه و تنبیه قرار گرفتهاند.
وقتی گورخوابهای شهریار، تحت گفتار «انساندوستی» و شفقت برآمده از آن، به «فاجعهای انسانی» بدل میشود، رویههای اقتصادی- سیاسی-فرهنگیای که در طی سی سال اخیر بهشکل فزایندهای نابرابریِ طبقاتیِ عمیقی ایجاد کردند، بهکل از صحنه خارج میشوند.
نمایش«شِلتِر» به کارگردانی امین میری از 25 بهمن ماه در سالن قشقایی تئاتر شهر، مشکلات و معضلات زنان معتاد، کارتنخواب و زنان مبتلا به اختلال هویت را روایت میکند. او در این نمایش از بازیگرانی بهره برده است که تجربه چند سال زندگی با اعتیاد و بیخانمانی را در سرنوشت خود داشتهاند.