در بین موضوعات مختلف حقوق بشری در ایران، نژادپرستی شاید آن موضوعی باشد که پیرامون آن کمترین بحثها، چه در میان مردم عادی و چه در میان دانشگاهیان و فرهیختگان، صورت گرفته است. این سکوت عجیب ناشی از چیست؟ آیا ایرانیها نژادپرست هستند؟
آیا آمریکا با بازداشت رضا ضراب میخواهد پس از لغو تحریمها از او علیه ایران استفاده کند؟ یا اینکه هدف تاثیر گذاشتن بر روابط ایران و ترکیه است؟ محمدعلی گولر، نویسنده ترکیهای در این مطلب به این پرسشها پرداخته است.
مجموعه گفتوگوهای دکتر صدرالدین الهی با سیدضیاالدین طباطبایی با عنوان «سید ضیا: عامل کودتا» به تازگی منتشر شده است. یاداشت زیر میکوشد به اختصار به معرفی این کتاب و مصاحبههای آن بپردازد. سیدضیاالدین طباطبایی، سیاستمدار ایرانی و نخستوزیر ایران در زمان احمدشاه قاجار بود. در کودتای ۱۲۹۹ش. همراه با رضاخان شرکت داشت و رئیسالوزرای ایران شد و تا ۱۴ خرداد ۱۳۰۰ در این مقام بود.
در سالهای اخیر بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی در معابر عمومی و فضای مجازی به شکل قابل نقدی به ترویج حجاب پرداختهاند. در این پوسترها، زنان به شکلات، آجیل و سایر تنقلات شبیه شدهاند. به عنوان نمونه در یکی از این پوسترها میبینیم شکلاتی که به دور خود روکش دارد از گزند حملهی گروهی از مگسهای مهاجم در امان مانده و در مقابل شکلات بدون روکش در معرض تهاجم نشان داده شده است. در پوستری دیگر، شکلات جایش را به آبنبات چوبی داده و همان قاعدهی روکشداری و بیروکشی برقرار است. یادداشت پیش رو به بررسی نگاه موجود در پس این رویکرد تبلیغاتی میپردازد.
زبان اشاره یکی از اصلیترین اجزاء زیستی و هویتی ناشنوایان را تشکیل میدهد. سارا سیاوشی در این یادداشت برخی جنبههای زیست اجتماعی ناشنوایان در ایران را بررسی میکند.
چهار روز است که محمد را به مدرسه راه ندادهاند. او افغان است و دانشآموز سوم راهنمایی یکی از مدارس پاکدشت. خانوادهاش از 230 هزار تومان هزینه شهریه، فقط توان پرداخت صد هزار تومان را داشتهاند. «پسرم را کتک زدند. گفتند تا باقی پول را نیاوردی مدرسه نیا. به خدا نداشتیم...» بغض در گلوی مادر میشکند و جملهاش با هق هق تمام میشود.
در تاریخ مدرن ایران، آفریقاییها عضو جداییناپذیر خانههای افراد صاحب امتیاز بودند. مردان سیاه عمدتا اخته بودند و در حرمسرا و خانههای شاه کار میکردند، در حالیکه زنان سیاه مستخدم زنان ایرانی بودند. موضوع بردگی آفریقایی در ایران به ندرت مورد بحث و یا حتی تایید قرار گرفته است.
ماشین یکه تاز شهرهای ایران است. شهروند پیاده باید راه خود را در پلهای عابر، نردههای جداکننده خیابان و پیاده رو، چراغهای عابری که دیر به دیر سبز میشوند، پیادهروهایی پر از موتورسوار و شهری پر دود پیدا کند. حسین پورنجات در این مطلب از شهرهای ماشینرو نوشته و گزینههای جایگزینی که نباید به چشم رویا به آنها نگاه کرد. او لندن را به عنوان نمونهای از این شهرهای جانشین معرفی میکند، گرچه به این نکته توجه نمیکند که زیباسازی محلههای قدیمی این شهر به هزینهی ناتوانی ساکنان نامتول از سکونت در آن انجام شده است.