نئولیبرالیسم چیزی بیش از معادلی صرف برای «فاسد» یا «ابَر سرمایهدار» است؛ ایدئولوژی سیاسی مشخص که نه تنها نوظهورتر از کاپیتالیسم است، که بسیاری از طرفداران کاپیتالیسم با آن مخالفاند.
زبان اشاره یکی از اصلیترین اجزاء زیستی و هویتی ناشنوایان را تشکیل میدهد. سارا سیاوشی در این یادداشت برخی جنبههای زیست اجتماعی ناشنوایان در ایران را بررسی میکند.
محمد مالجو در اینگفتار به تأثیر متون نظری ترجمه شده در حوزه اقتصاد، بر شکلگیری و تثبیت ایدههای اقتصادی دولتها در ایران پس از جنگ پرداخته است. مالجو در بررسی خود از این موضوع با اشاره به نوع چینش و گزینش اعضای هیئت علمی در دانشکدههای اقتصادی و نیز تمرکز ویژه آنها بر تئوریزه کردن الگوهای اقتصادی مطلوب دولتها، به مشکلاتی که این روند ایجاد کرده است، میپردازد. متونی که به باور این اقتصاددان، در قالب زبانی فرمال، نگاهی غیرتاریخی و منفک از امر اجتماعی و سیاسی، حامل ارتجاعیترین جریان فکری و مهندسی اجتماعی در قالب پروژههای توسعه در سالهای پس از جنگ بودهاند و تأثیر آنها در هیچ دورهای به اندازه زمان دولت یازدهم به بعد پررنگ نبوده است. بنابراین متون ترجمهشده در دانشکدههای اقتصاد، نه تنها راهحلی برای برونرفت از وضعیت بحرانی نبودهاند، بلکه در طی سالها به گسترش بحران کمک کردهاند.
در میان بازارهای راکد کالا و خدمات در سالهای گذشته، یک بازار نه فقط هرگز از رونق نیفتاد که رشدی سرسامآور را در همه این سالها از سر گذراند؛ بازار آموزش. خریدوفروش آموزش در شکلهای متفاوت آن، از ارائه بستههای آموزشی برای دبستانیها و دبیرستانیها تا پیشنهادهای آسان برای کسب آموزش عالی، با وجود همه تبعات اجتماعی آن سویههایی به شدت اقتصادی دارد. در منطق بازار، خریدوفروش با «پول» ممکن است و در بازار آموزش هرکه پولش بیش باشد، سوادش هم بیشتر خواهد شد. پدیدهای که دکتر «محمد مالجو »، اقتصاددان، آن را «کالاییسازی آموزش» مینامد و معتقد است وقتی آموزش پولی شود، تنها امید طبقات فرودست جامعه برای کندن از جایگاه طبقاتیشان بهواسطه تحصیل و سوادآموزی نقش بر آب میشود.
تصورات نادرست دربارۀ زبان اشاره و دیگر ناآگاهیها دربارۀ زیست ناشنوایان، اثرات آسیبزنندهای بر آموزش دانشآموزان ناشنوا گذاشته است. این یادداشت مروری است بر این تصورات و آثار سوء آنها بر وضعیت آموزش.
ایلنا: «قدرت واقعی سرانه یک خانوار کارگری در کرمان نشان میدهد یک خانواده ۴ نفره کارگری در سال رقمی حدود ۲۵۹ هزار تومان در اختیار دارند تا صرف هزینههای تحصیلی فرزندانشان کنند، رقمی که به گفتهٔ خانوادهٔ یک کارگر معدن ساکن کوهبنان کرمان، در همان ابتدای سال ۱۲۰ هزار تومان آن بابت هزینهٔ ثبت نام دو دانش آموز دبستانی درحال تحصیل در یک مدرسه دولتی از جیبشان میرود و نزدیک به چند برابر آن طی هزینههای جانبی دیگری که برای تحصیل فرزندان به آنها تحمیل میشود در طول سال از قدرت خرید آنها برای تامین سایر اقلام ضروری زندگی کم میکند.»