گزارش اخیر بانک جهانی درباره روند خصوصی شدن مدارس در ایران نشان میدهد که ایران طی سالهای گذشته با شیب تندی در مسیر خصوصیسازی آموزش عمومی پیش رفته است. استدلالی که پشت چنین اقدامی است در میان نویسندگان برنامههای توسعه در ایران هم هوادار دارد. استدلالی که از کاهش نقش دولت در تامین هزینههای خدمات رفاهی از قبیل آموزش و بهداشت حمایت میکند. این در حالی است که در قانون اساسی ایران بر تامین آموزش رایگان عمومی تاکید شده است.
نشست «خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران» در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد. در این نشست رضا امیدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی به سخنرانی پرداخت و از روندها و پیامدهای خصوصیسازی در عرصه آموزش عمومی سخن گفت.
چالش فیشهای حقوقی معلمان در اعتراض به کاهش حقوق معلمان از هفته گذشته شروع شد. یکی از مصادیق این کاهش، حذف حق عایلهمندی زنان مجرد است اما مدیران آموزش و پروش میگویند که حق عائلهمندی تنها شامل حال زنان سرپرست خانوار میشود.
برای پیشگیری از آزار جنسی کودکان، بدون تردید، آموزش ضروری است؛ اما آیا کافی است؟
مجلس روز گذشته موافقت خود را با طرح تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد. این طرح مجموعهای از اقدامات را در قالب یک ماده واحده ارائه میکند و مجموعهای از تصمیمات را به دولت و آموزشوپرورش تکلیف میکند که شاید مهمترین و البته بحثبرانگیزترین بخش آن، تکلیف تأسیس بانک تازهای به نام فرهنگیان باشد. نکته جالب دیگر درباره این طرح، ارائه مجموعهای از بایدهاست که ارتباط چندانی با هم ندارند و البته یکی از ایرادهای مرکز پژوهشهای مجلس به این طرح نیز همین بوده است. اگرچه این طرح ابتدا در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رد شد و مرکز پژوهشهای مجلس نیز واکنش مثبتی به آن نشان نداد، اما در صحن مجلس با موافقت نمایندگان روبهرو شد و علی لاریجانی، رئیس مجلس هم گفت این طرح به کمیسیون بازخواهد گشت تا اعضای کمیسیون اصلاحات لازم را روی آن انجام دهند.
جامعه امروز و مدرسه آن روز ما، همگی به دنبال «افتخار» هستند. اما دنیای علم جای افتخار و غرور نیست. کسی به خاطر رسیدن کاوشگر جونو به مشتری افتخار نمیکند، هیجانزده میشود و برای پیشرفتهای بعدی از آن الهام میگیرد و مهمتر اینکه با آموزش کارآمد راه لذت بردن از کشف حقیقت را به نسل بعد منتقل میکند.
هنری ژیرو در آخرین کتاب خود مینویسد «بسیارند مردمی که پذیرفتهاند، صرفنظر از نقش نیروهای ساختاری گوناگون، سرنوشتشان کاملا در گرو مسئولیت فردی است. این ایدئولوژی که در بوق و کرنا میشود و مورد علاقه ثروتمندان است نشان میدهد روابط انسانی خلاصه شده در ستیز و رقابت».
نسب علوم اجتماعیِ دانشگاهی با آموزش و پرورش را بر اساس پارامترهای مختلف میتوان مورد بررسی و نقد قرار داد. در این یادداشت جعفر ابراهیمی بر اساس تجربه زیستهٔ یک معلم جامعه شناسی میکوشد تا رویکرد علوم اجتماعی را نسبت به آموزش و پرورش مورد واکاوی قرار دهد.