این روزها ویروسِ کرونا به مثابه میدان اصلی و تعیینکننده تعارض ظاهر شده است. تنها تشدیدِ پیکارهای اجتماعی، اکنون و در ماههای پیشِ رو، میتواند راهی به سوی ایجاد فضاهای دموکراسی و «مراقبت» از امر مشترک بگشاید.
برای ارزیابی وضعیت مشارکت در هر جامعهای، باید مساله مشارکت زنان و مردان را در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهری بررسی کرد. باید نقش و منفعت هر یک از این گروهها بهعنوان کارگر، کاربر، مسئول مراقبت و نگهداری، مشتری، یا فردی که در پی لذت و تفریح است در نظر گرفته شود.
زنان نسبت به مردان درک متفاوتی از فضای عمومی دارند و شیوه تعامل آنها با این فضا با مردان متفاوت است. این مقاله نشان میدهد، استفاده زنان از فضای شهری با احساس وظیفه در مراقبت از دیگران پیوند عمیقی دارد.
وقتی تردد بهعنوان شکلى از پویامندی تعریف میشود، نابرابری افراد جامعه در استفاده از شهر را بهتر نشان میدهد. آیا میتوان میزان تحرک افراد در فضای شهر را بر حسب جنسیتشان تحلیل کرد؟
در مقاله «تفاوتهای پنهان بیخانمانی زنان و مردان» گفتیم بیخانمانی سویه جنسیتی دارد و گاهی بیخانمانی زنان با مردان علل و پیامدهای متفاوتی دارد. در این مقاله به هویت برآمده از تجربه خشونت خانگی و بیخانمانی توجه داریم. این هویت در سرنوشت زن و امکان بازگشت او به جامعه کلیدی است.
بحران کرونا برای ژیژک دستاویزی شده تا به میانجی آن درباره انواع و اقسام کارها و شغلهایی که در این دوره تفاوت و تمایزشان با یکدیگر برجستهتر از گذشته شد، بنویسد.
صحبت با زنان بیخانمان و ضبط تجربه آنها نیز بیانگر نابسندگی آمارها و خدمات دولتی در سویه جنسیتی بیخانمانی است. این مقاله برخی از این تفاوتها را آشکار میکند.
سال ۱۳۹۸ مثل یک رعد و برق بهاری انقدر شلوغ کرد که از خیلی اتفاقهای دیگر غافل ماندیم؛ مثل اکتشافات اندک اما مهمی که خیلی سریع از جلوی چشممان گذر کردند.