پروژههای انتقال آب در كشور از كارون بزرگ در حالی با نام شرب اجرا میشوند كه بهكام صنایع هستند. مسئولان از یك سو مردم را به صرفهجویی در مصرف آب دعوت میكنند، و از سوی دیگر خود با فریبكاری و تحت فشار لابیهای سیاسی تیشه به ریشه منابع آبی كشور میزنند. آب هست ولی كم هست، این شعاری است كه این روزها بر روی در و دیوار شهرها نقش بسته و در شبكههای مختلف صدا و سیما نیز مردم را به صرفهجویی در مصرف این مایه حیات دعوت میكنند. اما اینكه مسئولان تا چه اندازه به این شعار در تصمیمگیری و عملكرد خود اعتقاد دارند، خود جای سوال است؛ چرا كه هر روز خبری از سوءمدیریت و لابیهای سیاسی در مدیریت منابع آبی موجود در كشور به گوش میرسد.
بهدست آوردن اطلاعات انجمنهای مردمنهاد چندان ساده نیست. بهویژه اگر به دنبال این باشیم که یک شاخه از آنها را دنبال کنیم. ١٨٠ سازمان غیردولتی(انجیاو) محیطزیستی در کشور ثبت شدهاند. بخشی از این سازمانها پایگاههای اینترنتی ندارند و تعدادی هم سایتها یا وبلاگهایشان فعال نیست که دسترسی به اطلاعاتشان را با مشکل مواجه کرده است. با این وجود میتوان در نگاهی کلی، این «انجیاو»ها و کارکردهایشان را با توجه به معضلات مختلف چند استان کشور از نظر گذراند و البته یادآوری کرد که تا درخصوص بحرانهای زیستمحیطی ایران، کار از کار نگذشته، باید مردم هم در کنار دولت فکری بهحال زیستبوم خود کنند.
برخورد اروپا با بحران پناهجویان بیش از هر چیز تناقضاتی را درون اروپای متحد آشکار کرده است؛ با سیاست «عقبراندن مهاجران غیرقانونی» از مرزهای اروپا و یا گیر افتادن مهاجران در «اردوگاهها» همراه با جیره ناچیز غذایی و ترس از حملات نژادپرستانه و یا با کنترلهای مرزی که آمار مرگومیر در منطقه مدیترانه را بالا برده است، چگونه میتوان از همدلی و همراهی بشردوستانه اروپایی سخن گفت؟ اوضاع وخیم پناهجویان آنقدر بالا گرفته است که اروپا ناگزیر شعار «مقدم پناهجویان گرامی»را تکرار میکند. اما به نظر میرسد که این لحظهای گذراست که توانایی تغییر ایدئولوژی مسلط بر اروپا را که سبب این بحران شده ندارد. در این وضعیت «نباید انتظار داشته باشیم شوک لحظهای و زودگذر فاجعه و ویرانی به جای ما تصمیم بگیرد و بر وظیفه سیاسی ما سرپوش بگذارد.»
نویسنده در این یادداشت ایده غالب در کشورهای اروپای شرقی درباره پناهجویان را به چالش میکشد و آنچه که در زیر و روی سنگفرشهای زیبای این کشورها جریان دارد، به شکلی دیگرگونه بازگو میکند. در همین راستا به فراموشی اروپاییان اشاره میکند و اینکه چگونه در زمان جنگهای جهانی بیشترین مهاجر را به کشورهای دیگر فرستادند و حالا نژادپرستی در اروپای امروز به شکلهای تازهتری خود را نمایان میکند. اروپایی که ادعای اتحادیه دارد ولی در اینگونه لحظات از قضا مرزها را پررنگتر از پیش میکشد.
پدرو کاستا، فیلمساز برجستهی پرتغالی از درحاشیهماندگان فیلم میسازد. سبک او در فیلمسازی خام، ساده و بدون زرق و برق است. در مارس ۲۰۰۴، کارگاهی سه روزه در مدرسه فیلم توکیو برگزار کرد. متن پیشرو ترجمهای است از سخنرانیهای او در دوره ترکیه. در این سخنرانی پدرو کاستا از اولین فیلم و عکس میگوید، نسبت مستند و فیلم داستانی را باز میکند و از این طریق رویکرد خود به فیلمسازی که به طور خلاصه ثبت واقعیت و زندگی است را شرح میدهد. برای مطالعه بیشتر درباره او و کارهایش به پرونده فرهنگ امروز رجوع کنید.
مردم اروپا از سیاستهای ریاضتی به تنگ آمدهاند، اما محاصره نهادهای مالی اتحادیه اروپا به اراده تغییر آنها مجال بروز نمیدهد. بروز گاهوبیگاه آن در همهپرسی یونان، در اسپانیا، انگلیس و گوشهوکنار اروپا نیز نتیجهای جز تکرار همان داستان قدیمی نولیبرالیسم دربر نداشته است. همین روند این روزها در قبال مهاجران نیز مشاهده میشود. اراده مردم به استقبال از آوارگان جنگزده مابهازایی در سیاستهای دولتهای اروپایی نمییابد. «اتیین بالیبار» به دو امکان «اساسا ناسازگار با هم» در آینده اروپا فکر میکند: نولیبرالیسم و فروپاشی اجتنابناپذیر متعاقب آن یا بدیلی دموکراتیک که «معنایی تازه به فدرالیسم اروپا میبخشد».
در میان بازارهای راکد کالا و خدمات در سالهای گذشته، یک بازار نه فقط هرگز از رونق نیفتاد که رشدی سرسامآور را در همه این سالها از سر گذراند؛ بازار آموزش. خریدوفروش آموزش در شکلهای متفاوت آن، از ارائه بستههای آموزشی برای دبستانیها و دبیرستانیها تا پیشنهادهای آسان برای کسب آموزش عالی، با وجود همه تبعات اجتماعی آن سویههایی به شدت اقتصادی دارد. در منطق بازار، خریدوفروش با «پول» ممکن است و در بازار آموزش هرکه پولش بیش باشد، سوادش هم بیشتر خواهد شد. پدیدهای که دکتر «محمد مالجو »، اقتصاددان، آن را «کالاییسازی آموزش» مینامد و معتقد است وقتی آموزش پولی شود، تنها امید طبقات فرودست جامعه برای کندن از جایگاه طبقاتیشان بهواسطه تحصیل و سوادآموزی نقش بر آب میشود.
هورالعظیم یکی از مهم ترین تالاب های خاورمیانه و بازمانده تالاب های بین النهرین، با شروع حفاری واکتشاف نفت در میادین نفتی آزدگان شمالی و جنوبی، یاران شمالی و جنوبی و ... و احداث تأسیسات نفتی و ایجاد راه های ارتباطی هورالعظیم توسط شرکتهای تابعه وزارت نفت به چندین قسمت از هم جدا شده وخشک تبدیل کرده است.
یکی از اصلیترین دلایل مهاجرت به شهرهای بزرگ، پیداکردن کار و تأمین مخارج زندگی شخصی و خانوادگی است. افراد در قالب مشاغل مختلف و با تواناییهای گوناگون، از شهرهای کوچک و یا روستاها میآیند، کار میکنند و برمیگردند. به گفته جامعهشناسان، این همان بیکاری پنهان است که در سالهای اخیر به شدت گسترش پیدا کرده است. یکی از این پرطرفدارترین شغلهای مهاجران مسافرکشی است که در این گزارش به آن پرداخته شده است.