گزارش زیر به وضعیت دشوار زنان سرپرست خانوار در مناطق جنوبی شهر تهران میپردازد؛ آنگونه که بارها هم عنوان شده، یکی از مشکلات اساسی این زنان بیکاری و عدم دسترسی به امکانات بیمهای است. زنانی که همزمان بار سنگین امور خانهداری را نیز به دوش میکشند. در این شرایط دشوار اقتصادی، دولت روحانی قصد دارد در برنامه ششم توسعه کارفرمایان را از پرداخت 25 درصد دستمزد نیروی کار زیر 29 سال معاف کند. اخباری نیز در خصوص افزایش سن و سنوات بازنشستگی به دلیل بحران مالی تامین اجتماعی به گوش میرسد. آیا در چنین وضعیتی میتوان امیدی به بهبود شرایط زنان سرپرست خانوار داشت؟
آلودگی هوای تهران همه را کلافه کرده است. حداد عادل برایش شعر گفته و ابتکار کارزاری به راه انداخته است. آیا مسئولان با این روشها از پس آلودگی هوا برمیآیند؟
ابراهیم توفیق در بحث از توسعه معتقد است در ایران صرفا میل به توسعه وجود دارد اما این میل تبدیل به نیرو نشده است. وی نظام دانشگاهی کشور را فاقد چیزی به نام جامعهشناسی توسعه میداند و از عدم امکان شکلگیری گفتمان توسعه در این شرایط سخن میگوید؛ شرایطی که در آن تحقیقات دانشگاهی بهشکل پیمانکارانه و سفارشی برای نهادهایی مانند شهرداری انجام میشود و دانشگاهیان خود پیشاپیش از سرنوشت چنین تحقیقاتی آگاه هستند. ضمن اینکه بحثهایی مانند امتناع تفكر و خلق و خوی ايراني و تداوم استبداد و..، توسعه را ناممكن ميكند. توفیق میگوید در ایران نظام دانشی وجود ندارد که همچون آینه، به ما نشان دهد در چه کراهتی زندگی میکنیم.
نوام چامسکی را اکنون یکی از بزرگترین فیلسوف های دنیا میدانند که آرا و نظرات او همواره مورد توجه کانونهای تئوریک و محافل سیاسی جهان قرار دارد. چامسکی در این گفتوگو، از جدیدترین و پیچیدهترین صنایع سرمایهداری معاصر، یعنی «صنعت روابط عمومی»، سخن گفته و لایههای پنهان و کارکردهای عملی این صنعت را برای «مهندسی رضایت» در عامه مردم واکاوی نموده است. او میگوید از منظر لیبرالها «باید مردم را طوری منحرف کرد که در حد بیننده باقی بمانند.»
قتلعام در اوج جنگ سرد رخ داد. زمانی که حزب کمونیست اندونزی، پس از حزب کمونیست چین بزرگترین حزب کمونیستی در آسیا بود. این حزب در سال ۱۹۶۵ در حدود سه میلیون عضو داشت. شمار اتحادیههای صنفی، سازمانهای زنان و دانشجویان که طرفدار حزب بودند نیز بیش از ۱۵ میلیون نفر بود.
این حزب در بر سر کار ماندن سوکارنو نقشی مهم داشت، رئیسجمهوری که بر روابط خارجی مستقل تاکید میکرد. به گفته سفیر هلند «دیگر نمیشود اندونزی را از لغزیدن به سمت چپ بازداشت». اما آمریکا توانست. آمریکا که خطر را جدی میدید و به دنبال تغییر دولت چپ گرای این کشور بود به همکاری و حمایت از احزاب راستگرای این کشور پرداخت. در سپتامبر سال ۶۵ میلادی کودتایی از سوی چند افسر چپگرا صورت گرفت، کودتایی که گفته میشود بیشتر اعضای حزب کمونیست از آن بیخبر بودهاند. این کودتا طی چند روز شکست خورد، اما کشته شدن ۶ ژنرال عالی رتبه ارتش بهانهای عالی برای پاکسازی و نابودی گروهها، اتحادیهها و حامیان چپ فراهم آورد. سوکارنو که مشخص نیست از کودتا با خبر بوده یا نه، حاضر نشد پس از کودتا مانع فعالیت حزب کمونیست شود. در پی آغاز کشتار او خیلی زود قدرت عملی خود را در کشور از دست داد. میلیونها نفر کشته و زندانی شدند. اما همراه با آنها، خاطره نابودیشان نیز قدم به قدم حذف و در همان حال ساخته میشد. مطلب پیش رو به بررسی این حذف تاریخی و تلاشها برای احیای خاطره این فاجعه انسانی میپردازد.