از زمان انقلاب فرهنگی تا امروز سیاستهای مختلفی برای دانشگاهها در نظر گرفته شده است اما محمد مالجو، اقتصاددان معتقد است سه جهتگیری اصلی در حوزه آموزش عالی در این سالها دنبال شده است: پیشروی سیاسی صاحبان قدرت در دانشگاه، کالاییسازی آموزش عالی و تجاریسازی دانشگاههای علوم انسانی.
«پاککردن چهره شهر» از هر آنچه برای مسئولان ایرانی نامطلوب است، شیوه دلخواه آنان برای حل مسائل است: پاککردن چهره شهر از معتادان، پاککردن حضور کودکان کار از سطح شهر، «ساماندهی و جمعآوری» دائمی دستفروشان و حالا فرستادن مردم معترض به سیاستهای دولتمردان به گوشهای از شهر که کمتر و کمتر نادیدهگرفته شوند.
پس از گذشت سه ربع قرن از مرگ گرامشی، مخاطب یادداشتهای زندان همچنان همه کسانیاند که دست از پیداکردن راههای رسیدن به یک دنیای ممکن دیگر نکشیدهاند. عجیب آنکه مخاطب یادداشتهای زندان حتی آن کسانی هم هستند که میکوشند از تولد این دنیای دیگر جلوگیری کنند.
نویسنده این یادداشت در ادامه یادداشت امیر یعقوبعلی درباره ضرورت بارگذاری مجدد جنبش دانشجویی، تلاش کرده نشان دهد چگونه تلاش برای حل مشکلات صنفی دانشجویان درگیری با سیاستهای خرد و کلان حاکمیت است و این مشکلات صرفا صنفی نیستند.
امید در اعماق ناامیدی برافروخته میشود؛ بنیاد این امید یک «نَه»ی ساده است. نه؛ آنچه را که شما میخواهید بر ما تحمیل کنید قبول نخواهیم کرد. آینده سرمایهداری مرگ انسانیت است. اما خشم ما، خشم اسلحه نیست؛ تفنگ سلاح آنها است. خشم ما؛ خشم نپذیرفتنها است: خشم برآشفتگی.
همچنان که بعد از انقلاب نام خیابان ۱۶آذر تغییر کرد بعد از انقلاب فرهنگی نیز، نما و مناسبات این خیابان دگرگون شد؛ در کنار گزینش استاد، گزینش دانشجو و اسلامیکردن جو دانشگاه، گزینش فضا و مکان نیز اضافه شد، اینکه چه کسانی مالک خیابانها و ساختمانهای اطراف دانشگاه باشند و چه کسانی نباشند.
در دانشگاهها بذری کاشته شده که حالا میتوان به رشدش امیدوار بود و لب به تحسینش گشود. دانشجویان از جایی شروع کردهاند که میتواند مسئله را نه فقط در داخل دانشگاه سراسری کند که مرزهای مقاومتش را به بیرون دانشگاه بکشاند؛ صحبت حالا از منافع و معیشت دانشجویان امروز و مزدبگیران فرداست.
در نشست نقد و بررسی #طرح_کارورزی پرویز صداقت، محمد مالجو، مرادفرهادپور و كاظم فرجاللهی از زوایای متفاوتی بهبهانه طرح كارورزی، سیاستهای اشتغالی دولت را نقد و راهكارهایی برای حل بحران بیكاری ارائه کردند.
استراتژی جمهوریخواهان در انتخابات ٢٠١٦ است. آنها بعد از تحمل دو شکست سنگین از باراک اوباما دستگیرشان شد که باید استراتژی رقیبان لیبرالشان، یعنی سیاست هویت را، بیازمایند. از منظر آنها حالا که دموکراتها توانسته بودند به واسطه یک سیاهپوست بخش شایانتوجهی از آرای خاموش را به میدان بکشند، چرا محافظهکارها این کار را انجام ندهند. بههمینخاطر در جریان انتخابات مقدماتی ٢٠١٦ یک نامزد زن، یک نامزد لاتینتبار، یک نامزد سیاهپوست و صدالبته یک نامزد سفیدپوست اصیل را معرفی کردند. باوجوداین تمام آن نامزدها، جز دونالد ترامپ سفیدپوست، نسخههایی جعلی از نمونههای اصلی دموکراتشان بودند.