مدرنسازی، تجدد، مدرنیت یا آستانه تجدد، در ۱۰۰ سال گذشته، با رویکرد مشخصتری از دهه ۳۰ شمسی به بعد، با تمام دلالتهای گفتمانی خود ظهور ارباب بر بالین بافتهای تاریخی را انذار داد، اربابی که ماموریت خود را تنظیف، نظمدهی و زیباسازی این بافتها (حذف و بهسازی آنها) میدانست و این میراث را با جابجاییهای کوچکی به نسل بعدی انتقال داد، ارباب جدیدی که همان ماموریت را با دلالتهای متفاوتی پیش میبرد اما خطبه مشروعیتش را در این اقدامات اربابان دهه ۳۰ خوانده بودند.
آمار و تحقیقات و گزارشهای سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که گروه طالبان از بدو ظهور تا هنوز، نه تنها ناجی کودکان افغانستان نبودند بلکه بزرگترین دشمن کودکان این سرزمین هستند. طالبان در طول جنگهای پراکنده و نظامیشان در افغانستان همیشه از کودکان به عنوان سرباز استفاده کردند. طالبان ۷۲ پسربچه را که تعدادی از آنها فقط هشت سال سن داشتند استخدام و در حملات انتحاری از آنها به عنوان سرباز فدایی استفاده کردند.
لاكلائو فيلسوف و نظريهپرداز سياسی چپگرای آرژانتينی در سال ۲۰۰۵ كتاب «درباره عقل پوپوليست» را منتشر كرد. او در اين كتاب صورتبندی متفاوتی از مفهوم پوپوليسم ارايه میدهد و به دفاع از مردم (پوپولوس) میپردازد. انتشار اين كتاب همان زمان به بحثهای مفصلی در همان اردوی چپگرايان دامن زد كه يك نمونهاش انتقادهای تند و تيز اسلاوی ژيژک، فيلسوف و نظريهپرداز چپگرای اسلونيايی بود كه با پاسخهای لاكلائو همراه شد. اكنون با گذشت ۱۵ سال، مراد فرهادپور، به همراه جواد گنجی اين كتاب را با عنوان «پوپوليسم: درباره عقل پوپوليستی» ترجمه كردهاند.
در جامعهی سنتی عصر قاجار، مشابه سایر جوامع کشاورزی سنتی، مردسالاری اساس سامان روابط اجتماعی بود و تفکیک جنسیتی فضاها، محدودیت زنان و ازدواج در سن بلوغ باعث جنسیتزدایی از فضاهای عمومی میشد، ولی این به معنای وجود جامعهی اخلاقی و نادر بودن فساد و فحشا نیست. مردسالاری همانگونه که بدن زنان را سرکوب میکند، با پندارهایی چون مهارناپذیری میل جنسی مردان، هرزگی آنها را مجاز و حتی تشویق میکند.
جنبش انقلابی که محمدرضا شاه را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کرد، ائتلافی عملاً متشکل از طیف گستردهای از گرایشهای سیاسی بود. از جمله چپ انقلابی یا تندرو، اعم از سکولار و مذهبی، شامل حزب توده، فدائیان خلق و مجاهدین؛ احزاب اقلیتهای ملّی، به ویژه کردها؛ عقاید چپگرایانه مشروطهخواه، به ویژه انواع تکراریِ جبهه ملی؛ متجددهای اسلامی، پررنگتر از همه جنبش آزادیبخش، و نسخهای از پوپولیسم اسلامی. هر یک از این گرایشها در شبکههای فراملی و جهانی ادغام شده و هر یک به سهم خود بخشی از ادبیات چپ جهانی را به کار گرفتند.