احمد اشرف را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین محققان و نظریهپردازان هویت ایرانی دانست؛ جامعهشناسی که در طول حیات خود با انتشار مقالات متعدد، به نقد تاریخی و هویتی ایران و ایرانیان پرداخته و در مجموعه آثار خود با تاثیر از مارکس و تکیه بر رویکرد وِبر، تئوریها و تشریحات خود را به انجام رسانده است.
ابراهیم توفیق در کتاب «مدرنیزاسیون و حاکمیت پسا-استعماری در ایران؛ رسالهای در باب دولت» میکوشد با تمرکز بر برههی زمانی پس از مصدق که خود آن را آغاز مرحلهی همچنان متداوم پسا-استعماری در ایران میخواند، رویکردی تازه به توسعهی دولت و اقتصاد سیاسی ایران تحت حاکمیت سلسلهی پهلوی عرضه کند.
اگر نهضت، انقلاب و دولت اسلامی که در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد، محدودیتهایی را جهت ابراز وجود سکولاریسم و فمینیسم ایرانی اعمال نمودند، در واقع فرصتهایی را نیز برای ارائه شکل جدیدی از مدرنیته فراهم کردند. اگر به اسلام به عنوان نقطه مقابل مدرنیته و سکولاریم نگریسته شود، امکان تشخیص این پدیدههای نوین از بین رفته و جلوی تشکیل ائتلافها گرفته میشود. همچنین این مسئله باعث جدایی اسلام از سکولاریسم، دموکراسی و فمینیسم میشود.
ایران درودی در کتاب خاطرات خود با عنوان «در فاصله دو نقطه» به داستان کودکی خود در دوران جنگ جهانی دوم میپردازد. روایتی که او را در نقش یک کودک خردسال مینمایاند که بحبوحه جنگ جهانی دوم را از نگاه یک خانواده ایرانی گریزان از آلمان به سوی مام وطن نقل میکند؛ روایتی که ارعاب کوبنده جنگ را از دریچه نگاه معصومانه و کودکانه دو دخترک آوارهای بازگو میکند که رنج سفر را با صدای گریهای که به صدای یکنواخت ترن تبدیل شده است، به امید امنیت وطن به جان میخرند.
به کدام تاریخ میتوان اعتماد کرد؟ تاریخنگار چقدر در شکلگیری دیدگاه آیندگان نسبت به یک واقعه تاریخی نقش دارد؟ چقدر میتوان به وجود نگاه بیطرفانه به تاریخ امید داشت؟ منصوره اتحادیه، مورخ، نویسنده و ناشر ایرانی است در گفتگوی پیشرو پاسخ خود را به این سوالها در مورد نگارش تاریخ میدهد. به اعتقاد او «تاریخ، تفسیرِ مورخ است» و بر همین اساس وقتی مورخ یک واقعه را تشریح میکند، باید همزمان آن را تحلیل هم بکند و دلایل وقوع آن اتفاق را ذکر کند.