جنگ، ناامنی، بیماری، قحطی، جستوجوی برای امنیت و جایی برای زندگی قرنها دلایل اصلی مهاجرت بودند. دلایلی که هر دلیل دیگری را زیر سایه میبردند و تنها عواملی بودند که افراد را به کوچ مجبور میکردند. این دلایل در عصر حاضر هم از بین نرفتند و عمدهترین دلایل مهاجرت را به نام خود ثبت کردهاند؛ همچون اتفاقی که در خاورمیانه افتاد و جنگ و ناامنی این منطقه ثروتمند را به منطقهای مهاجرفرست تبدیل کرد. در چنین شرایطی سایه مهاجرتی جدید اما بزرگتر بر سر مناطق مختلفی از زمین احساس میشود؛ سایه تغییرات اقلیمی و سوانح طبیعی.
مرزها را بدون هیچ محدودیتی پشت سر میگذارد و آسمان استانهای غربی و جنوبغربی کشور را تیره و تار میکند. گاهی حتی چندین مرز را طی میکند و با گذر از بیابانهای بسیاری که بر سر راه دارد، به استانهای غربی و جنوبغربی کشور میرسد و زندگیشان را زیر سایه میبرد.
زمانی از آن با عنوان میهمان ناخوانده یاد میشد. میهمانی که زندگی میزبانش را مختل کرده و سلامتیاش را تهدید میکند. به این میهمان قدیمی، دیگر نه میتوان میهمان گفت و نه ناخوانده، چرا که روزهای بسیاری را به استانهای مختلف کشور، همچون خوزستان، ایلام، کرمانشاه، لرستان و... سر میزند و چند سالی میشود که با زندگی ساکنان غربی و جنوب غربی کشور گره خورده است.
بهنظر ميآمد خيلي دير شده. خوزستانيها، چند ماهي از سال گذشته را با حضور دایمي ريزگردها در مناطق مختلف استانشان سپري كردند. ريزگردهايي كه آمده بودند حالا ديگر قصد رفتن نداشتند. كودكان و مادران خوزستاني درد دوبارهاي از پس گذشت ٨سال جنگ را تجربه ميكردند. مردمي كه نياز به تنفس داشتند در تنگنا قرار گرفته بودند و همه دعاي باران ميخواندند تا شايد قطرات پرحجم و سريع راه نفسها را دوباره بگشايند. قضيه تا آن حد جدي شده بود كه ديگر كسي به فكر فقر، فلاكت و بيكاري نبود. همه ميخواستند پايان جنگ گرد و غبار را با خوزستان و خوزستانيها ببينند. جنگي كه به سختي آغاز شده بود، داشت دم به دم نفسها را ميگرفت. ناگهان به آمدن باراني و وزش توأمان بادي جنگ به آتشبس رسيد. با اين وجود اما آتشبس به معناي پايان كامل جنگ نيست. اين نبرد هنوز تمام نشده. دو طرف رفتهاند تا ساز و برگ جنگي خود را آماده كنند و بازگردند. احتمالا اين ميدان نابرابر از آذرماه يا شايد هم ديماه سال آينده (اگر زودتر نيايد) دوباره از سر گرفته خواهد شود. اما چه شد كه اينگونه شد؟! مقصران واقعه چه كساني بودند؟ آيا مسأله پيش آمده براي خوزستان بلاي آسماني غيرقابل پيشبيني بود يا آنكه عدهاي آن روز كه بايد هشداري را جدي ميگرفتند، در فكر انجام كارهاي مهمتر بودند؟ چرا ديگر خبري از پيگيري رسانهها نيست؟ آيا برخي از ما مسببان نمایش رسانهاي بوديم؟
حکومت کوبا دارای یک سامانه بهداشتی - ملی است و مسئولیتهای مالی و اجرایی ارایه خدمات بهداشتی به تمامی شهروندان کوبا به عهده این سازمان است. هیچ بیمارستان یا درمانگاه خصوصیای در کوبا وجود ندارد و ارایه تمامی خدمات بهداشتی توسط دولت صورت میگیرد. نوشته پیش رو مروری است بر تاریخ نظام درمانی-بهداشتی این کشور.
کارون زیر سایه مجموعهای از اتفاقات ناخوشایندی که برایش افتاده است، حال و روز خوبی ندارد. آبش هر روز شورتر میشود، زندگی ساکنانش در خطر است، دیگر نمیتواند تالابهایش را سیراب کند، لودرها و بیلهای مکانیکی حریمش را شکستهاند و حالا زیر سایه مجموعهای از مشکلات، برای سرنوشت کارون، زوال پیشبینی میشود. سرنوشتی که خوزستانیها نمیخواهند هیچ گاه شاهد آن باشند و روزی برسد که این پیشبینی واقعیت پیدا کند.
زبالهها، تبر شده و به جان جنگلهای شمال افتادهاند. چند سالی است، هر گاه از روزگار تلخ جنگلهای شمال حرفی زده میشود، پای زبالهها هم به میان میآید تا یکی از متهمان اصلی، خشکیدگی و نابودی جنگلهای شمالی کشور نام بگیرند. سالانه بیش ازدو میلیون و ۱۹۰ هزار تن زباله شهری و روستایی در جنگلهای شمالی کشور رها شده یا به قولی دفن میشوند. هزاران تن زبالهای که هزاران مترمکعب شیرابه تولید کرده و علاوه بر تخریب پوشش گیاهی جنگلهای شمالی کشور، آب و خاک این مناطق را هم زیر سایه آلودگی میبرند.
گازوئیل ٥٠ کیلومتر از رودخانه کرخه را آلوده کرد. یک بیاحتیاطی باعث شکسته شدن خط انتقال گازوئیل در نزدیکی مرز دو استان لرستان و خوزستان شد و آلودگی نفتی را به واسطه رودخانه زال وارد کرخه کرد.
پروژه چهارراه ولیعصر حتی در طرح تفصیلی منطقه ۶ و ۱۱ نیامده. سؤال این است که وقتی طرحهای بالادست وجود دارد و سالها کارشناسان زیادی دربارهی آن کار کردهاند، چطور یکشبه چنین پروژهای که تأکید آن بردن پیادهرو به زیر زمین و اولویت دادن به ماشین است، اجرا میشود. همه کارشناسانی که در این حوزه کار کردهاند میگویند که این منطقه نبض شهر است و به دلیل ترکیب جمعیتی باید به قطب فرهنگی تهران تبدیل شود، حالا چطور میشود که شهرداری نبض شهر را به این صورت گرفته و فشار میدهد؟ بدون اینکه اطلاعرسانی شود، به یکباره این پروژه اجرا شده و گویی شهروندان را به راههای خاصی هدایت میکنیم، نرده هم میگذاریم و میگوییم تو بیشتر از این نمیتوانی جلو بروی.