«در ستایش تنآسانی» عنوان کتابی است که از طرح جلد تا عنوان آن، همین وسوسه را داد میزند: تنبلی یا بهتر است بگوییم ناسازگاری و مزاحمت برای صاحبان کار. این کتاب شامل پنجمقاله است که یکی از آنها نوشته برتراند راسل با ترجمه سوسن نیازی است و چهارمقاله دیگر از پل لافارگ، فیلیپ گدار، رائول ونهگم و پلین واگنر را بهروز صفدری ترجمه کرده است. برای درک مفهوم تنآسایی و ارتباط آن با خلاقیت، مقالات این کتاب راهگشاست.
اختلاف جماعتگرایان با لیبرالها تنها به وظیفه حکومت، آزادی، خیر عمومی و رابطه فرد و جامعه خلاصه نمیشود و حتی فراتر، در مبادی انسانشناسی، هستیشناسی و اخلاق نیز اختلافی جدی میان آنها وجود دارد. جماعتگرایان بهعنوان گفتار و دیدگاهی منسجم و سازمانیافته به نقد جریان لیبرالیسم میپردازند و همانطور که از نامشان برمیآید بیش از هرچیز دغدغه «اجتماع» دارند. به این اعتبار که هریک از ما در جایگاه فرد تنها به میانجی زیست در یک اجتماع است که استعدادها، شیوه زندگی و هویت فردی خود را مییابیم. پس برخلاف لیبرالها، آنها زندگی سیاسی را در دلبستگی به یک اجتماع تعریف میکنند نه فرد. در این گفتار تنها جماعت میتواند طبیعت انسان را معین سازد و به آن شکل دهد.
فوتبال را باید با اجزایش دید. تماشاگران، بازیکنان، مربیان و مردم. بگذارید فوتبال را برای لحظاتی از بنگاههای تجاری، صنعتیبودن و سلطه رسانهها جدا کنیم و آن را در کوچه پسکوچههای شهرهای جهان ببینیم: امروز در جهانی که سیاست نامی برای مردم است، فوتبال چنان به زیست- فضای همه مردم جهان گره خورده که در میان آنها وفاداری و ایمان پدید آورده است.