«بررسی علل بیسوادی با توجه به نظام آموزش و پرورش» عنوان میزگردی بود که روز شنبه و همزمان با 8 سپتامبر روز جهانی سوادآموزی، در انجمن دیدهبان حقوق کودک و با حضور جمعی از فعالان حوزه کودک برگزار شد. میزگردی که به موضوعات دیگری همچون دفاع از حقوق صنفی معلمان نیز کشیده شد.
بیش از یک هفته از ناپدید شدن ۶ کودک بلوچ پاکستانی طی حمله ضربتی ماموران برای جمعآوری اتباع پاکستانی در منطقه «قوچ حصار» شهر ری میگذرد و تنها یکی از آنها پیدا شده است. اما تا امروز مسئولان گمشدن بچهها را انکار میکنند و اقدامی برای پیدا کردن آنها انجام ندادهاند.
امیرحسین پورجعفر، کودکی که در سن 16 سالگی ستایش قریشی دختر 6 ساله افغانستانی را به قتل رساند، قرار است بامداد فردا اعدام شود. مجتبی فرحبخش وکیل امیرحسین پورجعفر نامهای به مادر ستایش نوشته و خواستار بخشش او شده است. اما محیط زندگی این دو کودک چه مختصاتی دارد؟
یکی از مدیران شرکت هپکو پس از اعتراض گسترده کارگران این شرکت برای احقاق حقوقشان با انتشار متنی در تلگرام با تقسیمبندی کارگرانبه چهار گروه وفاداران، مزدوران، گروگانان و خرابکاران از کارگران این شرکت خواسته بود «تروریستها را شناسایی کنند.» کارگران میگویند در این شرکت سهم تهدید از اخراج بیشتر است. آنها خواستار دولتیشدن دوباره این شرکتند.
درمان رایگان کودکان کار به یک رویا تبدیل شده است. فرقی هم نمیکند ایرانی باشند یا مهاجر. با این حال برای کودکان کاری که فاقد اوراق هویتیند، اوضاع نسبت به سایرین بغرنجتر است.گزارشهای فعالان حقوق کودک نشان میدهد، برای کودکان مهاجر فاقد کارت اقامت که براساس آمارهای رسمی بیش از نیمی از کودکان کار را تشکیل میدهند، هزینههای درمان بعضی وقتها به سه برابر سایرین میرسد.
رفتارهای مدیریت با کارگران شرکت هفتتپه و استمرار وضعیت پادگانی و امنیتی بر فضای کار در کارخانه نیشکر هفتتپه، عملا شرایطی را برای کارگران فراهم کرده که نتوانند در یک حاشیه امن، اعتراضی به پرداختنشدن معوقات حقوقیشان داشته باشند.
در حالیکه طرح «جمعآوری» یا به گفته فعالان حقوق کودک «دستگیری» کودکان کار درخیابانهای تهران در حال انجام است، کودکان زبالهگرد به صورت سازماندهی شده و عمدتا در خدمت پیمانکاران شهرداری، به کار در معابر و مراکز مختلف دپوی زباله مشغولند.
ساکنان این چادرها اغلب زنان، مردان و کودکان بیشناسنامه بلوچ ایرانی هستند که در پی مهاجرت از سیستان و بلوچستان، بهدلیل نداشتن اوراق هویتی و شرایط مناسب مالی به حاشیه شهرهای بزرگی چون تهران، البرز، سمنان و برخی شهرهای دیگر پناهنده شدهاند. شغل اغلب آنها دستفروشی و نواختن ساز در کوچه پس کوچههای شهری و حاشیه شهرهاست. اما بهدلیل شرایط خاص زندگیشان اغلب با برخوردهای زنندهای از سوی ماموران شهرداری و سایر نهادها مواجه میشوند.
چند ماه پیش تعدادی از کارگران معدن طلای «آقدره» به خاطر اعتراض صنفی شلاق خوردند؛ آنها هنوز در کنج خانههایشان نشستهاند و بیکاری را مزمزه میکنند.
آغاز سال تحصیلی معمولا برای هر خانوادهای با دغدغههای مالی تأمین هزینههای تحصیل و مواردی از این دست همراه است اما برای کودکان دزفولی ماجرا آنقدر سخت شده که پیش از آنکه بخواهند دغدغه تهیه کتاب و دفتر برای آغاز سال جدید تحصیلی را داشته باشند، از خیر ادامه تحصیل گذشتهاند