skip to Main Content
زخم‌های ناسور خرمشهر
۳ خرداد ۱۳۹۴

از روزهای اوج بحران ریزگردها و نبود روزنه‌های تنفس برای مردم خوزستان در زمستان گذشته، قرار بر سفر به این استان بود. موقعیت مناسبی پیش نیامد و همان روزها جهان صنعت گزارش جامعی با عنوان «جدال در غبار» از طریق گفت‌وگو با مردم نقاط مختلف خوزستان و هر آنچه در آن سه روز گذشت، منتشر کرد. اردیبهشت‌ماه موقعیتی پیش آمد تا برای گزارش از وضعیت هوا، وضعیت آب شرب مردم و بازدید از مناطق محروم به همراه عکاس به خوزستان برویم؛ سفری دو‌روزه و فشرده به اهواز، آبادان و خرمشهر. شاید تا پیش از آن انتظار دیدن چنین تصاویر‌ زنده‌ای از وضعیت بغرنج مردم این مناطق نمی‌رفت. گمان نمی‌کردی قرار است وضعیت هوای مسموم و سرطان‌زای خوزستان لابه‌لای غصه‌ها و مشکلات مهم‌تر مردم این خطه فراموش شود. تصور نمی‌کردی حدود 30سال پس از جنگ با این میزان رنج و زخم مردم هزینه داده مواجه شوی. با این میزان فقر، بیکاری، آلودگی فضای شهری و بی‌آبی. قرار بود از هوا بنویسی؛ از مشکلاتی که رنگ نارنجی آسمان برای مردم ایجاد می‌کند. از آبی آسمانی که به ندرت دیده می‌شود اما فقر و محرومیت و تبعیض اجازه نداد هوا را پررنگ کنی. کودکانی را می‌بینی که بدیهی‌ترین امکانات مربوط به یک کودک را ندارند و جز فقر و خنده‌هایی که احساس می‌کنی شوخی دنیا با تو در این نقطه از دنیاست، چیزی نمی‌بینی. نمی‌دانی باید بنویسی یا باید وضعیت زنان و کودکان را ببینی. یا آموزش و بهداشت و شغل و درآمدی که نیست یا کودکان را ببوسی و نوازش کنی یا بغض‌هایت را قورت دهی تا مردم ناامیدتر نشوند یا وحشت کنی از وضعیتی که در کپرهای تحت عنوان خانه می‌بینی در روستاهای اهواز، آبادان و خرمشهر. شرایط به گونه‌ای رقم خورد که تصمیم بر آن شد فقط مناطق محروم و حرف زدن با مردم تا آنجا که زمان ایجاب می‌کند، تحت پوشش قرار بگیرند. سفر از اهواز آغاز شد. از 7 صبح که پرواز در فرودگاه بین‌المللی اهواز نشست تا دو روز بعد که ساعت 11:30 شب در خرمشهر خاتمه یافت.

بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗