skip to Main Content
مرداد ۳۲: پایین کشیده شدن مجسمه‌های شاه و پدرش در تهران
زیرگذر

مرداد ۳۲: پایین کشیده شدن مجسمه‌های شاه و پدرش در تهران

۲۶ مرداد ۱۳۳۲: روزنامه اطلاعات گزارشی از پایین کشیده شدن مجسمه‌های محمدرضاشاه و رضاشاه در تهران منتشر کرده است.

به گزارش روزنامه اطلاعات در روزهای ۲۶ و ۲۷‌ مرداد، تظاهرکنندگان در برخی از میدان‌های تهران، مانند بهارستان، ۲۴ اسفند (انقلاب اسلامی فعلی)، راه‌آهن و خیابان‌ پارک‌ شهر‌، مـجسمه‌های‌ رضا و محمدرضا پهلوی را پایین کشیدند.

در برخی از‌ موارد‌، ایتدا‌ مجسمه تخریب و سپس‌ مردم بر بالای آن شادمانی کردند. در برخی از نقاط‌ شهر‌ یورش‌ به مجسمه به دلیل مقابله‌ نیروهای شـهربانی و انـتظامی، چندین بار تکرار شد. به طوری‌ که‌ در پارک شهر حمله‌کنندگان، پس از آنکه وادار به عقب‌نشینی شدند، دوباره در‌ محل‌ تجمع‌ کرده، ابتدا پرده‌ای را که بر روی‌ مجسمه محمدرضا بسته شده بود را آتش‌ زدنـد‌ و سـپس مجسمه را خراب کردند. در میادین و نقاط دیگر هم مجسمه‌ها به همین‌ شکل‌، گاهی‌ با اندکی تفاوت، تخریب می‌شدند.

در متن ادعانامه دادستان ارتش علیه محمد مصدق و سرتیپ ریاحی ادعا شده که این کار به دستور مصدق بوده است:

متهم در چهارمین جلسه بازجویی یک سلسله حوادثی که روز ۲۶ مردادماه به منظور به هم زدن اساس حکومت و تخت و تاج سلطنت روی داد، که از آن جمله علناً دادن شعارهای ضد سلطنت و شکستن و پایین انداختن مجسمه‌های اعلیحضرت فقید و اعلیحضرت همایون شاهنشاهی با تهیه مقدمات قبلی با موهن‌ترین وجه بوده‌است، صریحاً می‌گوید: «روز دوشنبه آقای دکتر سنجابی را خواستم و به ایشان گفتم: با اصناف و احزاب ملی مذاکره کنند و اگر صلاح بدانند، مجسمه‌ها را بردارند. جمعیت هم رفتند و این کار را کردند. موقع شروع به کار، مأمورین مانع شده‌بودند. جمعیت ملی با تلفن گفتند که: مأمورین مانع کار ما هستند. من دستور عدم ممانعت دادم و احزاب این کار را کردند.»

متهم با اظهارات بالا صریحاً اعتراف می‌کند که افتضاح و ننگ برداشتن مجسمه‌های اعلیحضرت فقید بر عهده او بوده‌است و انجام کار را به دست احزاب ملی می‌داند، ولی درمورد پایین کشیدن مجسمه‌های اعلیحضرت همایون شاهنشاهی می‌گوید: «من به هیچ وجه از این قضیه اطلاعی ندارم و ممکن است این کار را احزاب دست چپ نموده باشند.» در صورتی که همه مردم تهران دیدند که پس از خرابی مجسمه‌ها، پرچم‌های ضد ملی و ضد استقلال به جای مجسمه‌ها نصب گردید. در اینجا بی‌مناسبت نیست با یک مدرک نشان داده‌شود که چگونه متهم به احزاب دست چپ چشمک می‌زده و راه نیل منظور نهایی را در همکاری و مماشات با آنها جستجو می‌کرده‌است و با این مدرک معلوم می‌شود این متهم چگونه از وجود متهم ردیف دو، سرهنگ تقی ریاحی، در رأس ارتش استفاده می‌نموده‌است.

عکسهایی از این واقعه به نقل از کانال «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

همچنین بخوانید:  فارسی را پاس بداریم؟

0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗