skip to Main Content
جنبشی علیه مردسالاری و استعمار
زیراسلایدر سیاست

درباره جنبش زنان در فلسطین

جنبشی علیه مردسالاری و استعمار

جنبش زنان در فلسطین نه‌تنها در برابر مردسالاری ایستاده، بلکه در مبارزه با استثمار و اشغال هم پیشتاز بوده است. این متن که از نشریه دانشجویی هلا، تاریخچه‌ای از جنبش زنان در فلسطین می‌خوانید؛ از اولین قدم‌هایش تا رسیدن به طالعات.

یک شب اسراء غریب دختر ۲۱ ساله‌ فلسطینی همراه با نامزد و خواهر نامزدش برای شام به بیرون می‌رود، وی ویدیویی از خود و نامزدش در فضای مجازی منتشر می‌کند و این برای او آغاز فاجعه‌ای که البته نه اتفاقی تکین، بلکه واقعه‌ای است که سایه‌ شومش بر سر تمام زنانی که با واژه‌ «آبرو» تحقیر و سرکوب می‌شوند، سنگینی می‌کند.

پس از این که او این ویدیو را در فضای مجازی منتشر می‌کند پسرعموها و عموی اسراء به پیش پدر و برادر او شکایت می‌برند که چرا دختر«شان» پیش از ازدواج رسمی با آن مرد همراه با او به بیرون رفته است؟ اسراء با این کارش باعث ننگ و بی‌آبرویی خانواده شده بود. البته که این کار اسراء بی‌پاسخ نمی‌ماند. چند رو بعد او با ستون فقراتی شکسته به بیمارستان می‌رود. خانواده‌اش ادعا می‌کنند که او به دلیل مشکلات روانی خود را از پنجره به بیرون پرت کرده است. اما این بار حقیقتی که اغلب در بدن‌های پنهان‌شده‌ زنانِ سرکوب‌شده در تاریکی‌ها و پستو‌ها به دور از چشمان همگان قرار می‌گرفت با صدایی که اسراء با کمک شبکه‌های مجازی توانسته بود به بیرون از خانه‌ ناامن مخابره کند و البته جامعه‌ای که به نسبت قبل آگاه‌تر و با گوش‌های شنواتری فریادهای اسراء را شنیدند، آشکار شد. با این که خانواده‌ اسراء ادعا کرده بودند که وی به دلیل مشکل روانی این کار را کرده است ویدیویی از او در فضای مجازی منتشر شده بود که در آن صدای تهدیدهای برادر و پدرش و همچنین فریادهای خود اسراء شنیده می‌شد که می‌گوید دارند او را کتک می‌زنند. بعدتر دوستان او هم به سلامت روان او شهادت دادند.

با این که جزییات چندانی از این اتفاق وجود ندارد اما منجر به رویداد عظیمی شد. افراد در شبکه‌های مجازی با هشتگ‌های اسراء-غریب و کلنا-اسراء-غریب به خشونت علیه زنان اعتراض کردند و خواهان اجرای عدالت برای او شدند. البته که این اولین باری نبود که در فلسطین صدای اعتراض زنان شنیده شد، اما به نظر می‌رسد اینبار زنان فلسطینی به هیچ وجه و بنابر هیچ مصلحتی حاضر نیستند که از حقشان کوتاه بیایند.

مقاومت زنان، بخشی که دیده نشد

برای فهم بهتر وضعیت کنونی اعتراضات زنان فلسطین بهتر است که اندکی از نقش زنان در مبارزات فلسطینیان و مسیری که طی کرده‌اند بیشتر بدانیم. درست است که مبارزات فلسطینیان و «مقاومت از بیرون مردانه به نظر می‌رسد، ما با شنیدن انتفاضه سریعاً به یاد مردان نظامی و یا مردان جوانی که سنگ پرتاب می‌کنند می‌افتیم؛ اما چه در کرانه‌ باختری و چه در غزه زنان حضور شاخصی در کنش‌های اعتراضی به اشغال ناعادلانه داشتند (و همچنان دارند). زنان ستون فقرات این جامعه‌ تکه‌تکه و تحقیر شده‌اند».

از ابتدای اشغال رسمی فلسطین و تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ زنان در چند جبهه با اشغالگران مبارزه می‌کردند. آنان حافظان هویت فلسطینی و مخزن خاطرات فلسطینیان بودند، آنان نگهدارنده‌ تاریخ رنج مردمان فلسطین بودند. زنان وظیفه‌ روایت‌گری تاریخ برای نسل‌های بعد را برعهده گرفتند و خاطراتی که هویت فلسطینیان را شکل می‌داد، به نسل بعد یادآوری می‌کردند. زنان فلسطینی مبارزین علیه فراموشی بودند، کسانی که به فرزندانشان آموختند که باید بر حق بازگشت به سرزمین مادری‌شان پافشاری کنند.

در همان سال که فلسطینیان به حاشیه‌ها تبعید شدند و از هم جداشده بودند این زنان بودند که توانستند هسته‌های خانواده‌هایشان را حفظ کنند و خود و خانواده‌هایشان را تداوم بخشند؛ البته که نقش زنان به حافظت از خانواده‌ها محدود نشد. زنان کم‌کم نقش‌های کلیدی‌تری در سیاست و مبارزه برعهده گرفتند. البته که در همان دوره هم آنان درگیر قیدوبندهای جامعه‌ سنتی و محافظه‌کار فلسطین بودند اما به واسطه‌‌ همین فعالیت‌های سیاسی توانستند آزادی‌های جدیدی به دست آورند. برخی از زنان حتی وارد فعالیت‌های نظامی نیز شدند. زنان در این دوره در حین مبارزاتی که برای بازپس‌گیری سرزمین‌شان می‌کردند توانستند نقش و هویت خود را نیز بازتعریف کنند.

با شکل‌گیری جنبش آزادی فلسطین در دهه‌ ۱۹۶۰ بسیاری از زنان درگیر فعالیت‌های نظامی شدند. یکی از مشهورترین کماندوهای زن فلسطینی در دهه‌ ۶۰ میلادی لیلا خالد بود. بعدها وی الگوی بسیاری از زنان شد. خالد برخلاف عرف مرسالار جامعه‌ عرب آن روزها نقش بسیار جدی‌ای در عملیات‌های نظامی ایفا کرد. او در دو عملیات هواپیماربایی برای جنبش شرکت کرد. با این که لیلا خالد چهره‌‌ مشهوری در میان زنان نظامی است اما او تنها زنی نبود که در مقاومت نظامی شرکت داشت. زنان زیادی بودند که معتقد بودند برای آزادی سرزمین‌شان باید مبارزه‌‌ نظامی کنند و خواهان این بودند که با مردان برابر شمرده شوند. آنان خواهان آزادی، برابری و بازتعریف نقش زنان بودند. البته اکثریت زنان در مبارزات نظامی شرکت نمی‌کردند، زنان نقش مهم دیگری در مبارزه ایفا کردند، نقشی که بسیار کم دیده شد اما در پیروزی انتفاضه‌ اول بسیار تأثیرگذار بود.

در مقاومتی که از سال ۱۹۸۷ جریان یافت همه‌ احزاب پذیرفته بودند که تحت اتحاد انتفاضه فعالیت کند. در همه‌ احزاب کمیته‌ زنان وجودد داشت ولی از آنجایی که عضویت در احزاب و اتحادیه‌های دانشجویی غیرقانونی تلقی می‌شد، در ظاهر زنان برای بافندگی، خیاطی و آشپزی قرار ملاقات خانگی می‌گذاشتند اما در واقع در این ملاقات‌ها برای انتفاضه برنامه‌ریزی می‌کردند. بسیاری از مردان عضو سازمان آزادی‌بخش فلسطین تبعید، کشته و زندانی شده بودند و ازین رو زنان این جای خالی را پر کردند و ستون فقرات قیام فلسطین را تشکیل دادند. این زنان بودند که شروع به سازمان‌یابی کردند و اعتصابات را به راه انداختند. آنان توانستند جای خالی سیستم رسمی درمان و آموزش را پر کنند. شروع به سازمان‌دهی برای ارا‌ئه‌ خدمات درمانی کردند و از خانواده‌های آسیب‌دیده حمایت کردند. در حالی که اسرا‌ئیلیان مدارس و دانشگا‌ها را بسته بودند، زنان مدارس و آموزش‌های آلترناتیو را ایجاد کردند. زنان پروژه‌ بایکوت محصولات اسرائیلی را کلید زدند و ازین طریق فشار زیادی به اقتصاد اسرائیل وارد کردند که در نهایت سبب شد دولت اسرائیل مجبور به مذاکره شود. تا قبل از بایکوت محصولات اسرائیلی، اقتصاد فلسطینیان به محصولات اسرائیلی وابسته بود ولی کمیته‌هایی که زنان تشکیل داده بودند شروع به سازمان‌دهی برای کشاورزی در زمین‌های اشتراکی کردند. آنان به زنان یاد دادند چگونه محصولات غذایی مورد نیازشان را در حیاط خانه‌ها و  لباس‌های مورد نیازشان را در خانه‌ها تولید کنند و با تشکیل مهدکودک‌هایی برای نگهداری کودکان فراغ لازم برای کار کردن زنان را ایجاد کردند. با افزایش تولیدات خانگی چرخه‌‌ اقتصادی جدیدی پدید آمد که در آن فلسطینیان توانستند نیازهایشان برآورده کنند و با تولیدات خانگی کسب درآمد کنند.

همچنین بخوانید:  تریلیونرهای خیّر

تولیدات خانگی و کشاورزی در زمین‌های اشتراکی گام مهمی برای استقلال اقتصاد فلسطینیان بود، در گام اول آنان توانستند با تولیدات خود تداوم و استقلالشان را تضمین کنند. اما زنان نقش سیاسی‌تری هم ایفا می‌کردند. هرگز به اذهان جنسیت‌زده‌ سربازان اسرائیلی خطور نمی‌کردند که زنان مبارزه‌ سیاسی کنند؛ این سبب می‌شد که زنان راحت‌تر از مردان بتوانند در ساعت‌های ممنوعه در شهر جابه‌جا شوند. آنان فراخوان‌ها و اطلاعیه‌ها را در سبدهای نان پنهان می‌کردند و پخش می‌کردند.

با این که قدرت اصلی‌ای که باعث پیروزی انتفاضه‌ اول شد، از آنِ کمیته‌های زنان احزاب بود اما به زودی زنان از قدرت سیاسی کنار زده شدند. اولین قدم در این حذف جایی بود که مذاکراتی که توسط کمیته‌های زنان در واشنگتن دی سی و مادرید در حال انجام بود، زیر سایه‌ پیمان اسلو  به حاشیه رود و همین باعث شد که زنان از فرایند تصمیم‌گیری برای آینده‌ سیاسی فلسطین حذف شوند. در واقع با این که زنان در این مبارزه نقش اصلی را ایفا کرده بودند اما همچنان نتوانسته بودند عرف مردسالارانه‌ جامعه‌‌ سنتی را تغییر دهند. از این رو با آزاد شدن مردان از زندان و بازگشت‌شان از تبعید از نظرشان بدیهی بود که جایگاه‌های پیشینشان را باز پس گیرند. فرایند دولت‌سازی جایی بود که اتحاد زنان احزاب مخالف را در هم شکست؛ چرا که در میان احزاب بر سر برقراری دولت موقت اختلافاتی درگرفت و کمیته‌‌ زنان هر حزب نیز پشت مواضع حزب خود قرار گرفتند و ازین رو اتحاد کمیته‌های زنان از هم پاشید.زنان توانسته بودند نقش سیاسی مهمی در انتفاضه‌ اول بازی کنند اما نتوانستند در کنار ایده‌ ملی‌گرایی و خواسته‌‌ استقلال و آزادی فلسطین ایده‌ فمینیستی که متحدکننده‌ زنان بود را در قلب جنبش‌ سیاسی جا بیندازند و حق خود را از جنبش طلب کنند.

زنان که دیدند خواسته‌هایشان برای آزادی و برابری به محاق رفته و تنها به شعارهایی بر روی کاغذ بدل شده از احزاب سیاسی ناامید شدند، برخی از آن‌ها به زندگی شخصی‌شان بازگشتند و برخی وارد فعالیت‌های NGOای شدند. رهبری جنبشی که پیشتر به دست زنان بود و از طریق زنان به ریشه‌های مردمی و محلی خود وصل می‌شد از آن‌ها گرفته شد. جنبش زنان اتصالش را با ریشه‌های مردمی از دست داد، پیوندی که آزادی و برابری زنان را با خواست آزادی فلسطین همراه کرده بود و توانسته بود جنبشی مردمی و و سیاسی به راه بیندازد گسسته شد. این‌ها سبب شد که جنبش زنان از یک حرکت سیاسی و رادیکال علیه مردسالاری و استعمار به فعالیتی NGOای (منظور از فعالیت NGOای فعالیتی است که به جای توجه ریشه‌ای به مشکلات جمعی با توجه به زمینه‌ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه و حل جمعی آن‌ها، به مجموعه‌ پروژه‌هایی بدل می‌شود که معضلات را خارج از زمینه‌ عمومی جامعه بررسی می‌کنند و توسط نخبگان هدایت می‌شوند. مسائل به پروژه‌هایی بدل می‌شوند که به دنبال جذب سرمایه‌گذاران برای تخصیص بودجه برای پیشبردشان هستند و عاملین آن‌ها سعی می‌کنند تا حدی اصلاحات اجتماعی انجام دهند) بدل شود، از ریشه‌های مردمی خود دور شود و به جنبشی بدل شود که توسط نخبگان هدایت می‌شود. این جدایی از ریشه‌ها جنبش ملی فلسطین را هم تا حدی از مردم دور کرد. دیگر سیاست به دست نخبگان احزاب سیاسی افتاده بود. (پیشین)

این‌ها بخشی از عللی بود که باعث شد وقتی که اصلاح جاد (Islah Jad) در سال ۲۰۰۲، یعنی دو سال پس از آغاز انتفاضه‌ دوم که برای تحقیقات میدانی (برای بررسی امکان مشارکت زنان در مبارزه با پیشروی‌های رژیم صهیونیستی) به فلسطین رفته بود، در برابر این پرسش که چرا زنان برای جلوگیری از پیشروی تانک‌های اسرائیلی به خیابان‌ها نمی‌روند، این پاسخ را دریافت کند: «ما امکان سازمان‌یابی نداریم». انتفاضه‌‌ دوم بیشتر سمت و سوی نظامی یافت و به دلیل عدم سازمان‌یابی زنان از طرفی و از سوی دیگر ناامنی‌ای که سربازان اسرائیلی ایجاد کرده بودند باعث خانه‌نشینی زنان شد. بسیاری از زنان تحصیلات و کارشان را رها کردند و برخی نیز به ازدواج زودهنگام تن دادند. با این که ارزش‌های مردسالارانه بیشتر از پیش بر جامعه حکفرما بود اما باز هم زنان توانستند در بخش‌هایی از مبارزه ایفای نقش کنند. برای مثال در سال ۲۰۰۳ که اسرائیل در صدد کشیدن دیوار مرزی و البته نفوذ ۱۷۰ کیلومتری به زمین‌هایی بود که طبق معاهده در تصرف فلسطینیان بود، اهالی بودروس که در صورت کشیده شدن دیوار ۲.۰۲۳ هکتار از زمین‌هایشان را از دست می‌دادند و همچنین ۳۰۰۰ درخت زیتون که برای اقتصاد آن منطقه حیاتی بود از ریشه کنده می‌شد به خیابان‌ها آمدند. ابتدا این تظاهرات فقط با حضور مردان برگزار می‌شد اما کم‌کم زنان نیز در این تظاهرات شرکت کردند و حتی هنگامی که مردان محل را ترک می‌کردند زنان می‌ماندند. آنان موفق شدند با این اعتراضات هماهنگ ۹۵ درصد از زمین‌هایشان را نجات دهند.

همچنین بخوانید:  لایجه کاهش ساعت کار «زنان دارای شرایط خاص» تصویب شد

با این که قدرت زنان در انتفاضه‌ دوم به اندازه‌ انتفاضه‌‌ اول نبود، اما دوباره در این سال‌ها شاهد قدرت گرفتن جنبش زنان هستیم، زنانی که دیگر قرار نیست در برابر هیچ مصلحتی از حقشان کوتاه بیایند. زنانی که در تجربه‌‌ مبارزاتشان آموختند که باید در دو جبهه، همزمان علیه مردسالاری و استعمار بجنگند. زنانی که در این سال‌ها قربانیان خشونت جنسیتی، مردسالاری و استعمار بودند دوباره قدرت گرفتند و به خیابان‌ها آمدند.

سرزمین آزاد تنها با زنان آزاد ممکن می‌شود

فلسطینیان خیلی زود با مفهوم استعمار آشنا می‌شوند، و زنان به دلیل وضعیت خاصشان ستم مضاعفی را متحمل می‌شوند. دانش‌آموزان دختر فلسطینی یاد می‌گیرند که در صورتی که در مسیر مدرسه تحت آزار خیابانی سربازان اسرائیلی واقع شدند نباید نزد خانواده‌هایشان شکایتی کنند چراکه خانواده‌هایشان نیز در برابر نظامیان اشغالگر بی‌دفاعند. بدن زنان زندانی ابزاری است که نظامیان اسرائیلی از آن برای تحقیر و شکستن مبارزان زن استفاده می‌کنند. آنان با تحقیر جنسی زنان در زندان‌ها و خیابان‌ها آنان را می‌شکنند. ایستگاه‌های بازرسی‌ای که  دولت اسرائیل ساخته است ابزار دیگری برای کنترل بدن‌ها و تحقیر فلسطینیان است. این ایستگاه‌ها شرایط را برای همه سخت‌تر از قبل کرده است و باعث آزادی کمتر و وضعیت اقتصادی بدتر مردم شده است. با این‌حال شرایط برای زنان سخت‌تر است، خانواده‌ها با وجود محدودیت‌هایی که وجود دارد ترجیح می‌دهند برای مردان مجوز رفت‌وآمد بگیرند تا زنان. این ایستگاه‌ها سختی‌های زیادی در دسترسی به خدمات بهداشتی برای زنان ایجاد کرده است، به طوری‌که تا به حال موجب جان باختن چند زن باردار که نتوانسته بودند به موقع به بیمارستان برسند، شده است. محدودیت رفت‌وآمد محدودیت‌های بیشتری در تحصیل و کار برای زنان ایجاد کرده است و شرایط را بیش از پیش برای‌شان سخت کرده است. همه‌ این‌ها در کنار هم همراه با ناامنی‌هایی که توسط نظامیان اسرائیلی ایجاد می‌شود موجب فقر، وابستگی و خانه‌نشینی بیشتر زنان شده است. ستم‌هایی که استعمار ایجاد کرده است همراه با عرف مردسالارانه‌‌ جامعه و قوانینی که پشت مردان ایستاده زنان را از چند جهت تحت ستم قرار داده است.

همین‌ها بود که سبب شد هنگامی که خبر کشته شدن اسراء غریب پخش شد، زنان و مردان در سپتامبر  ۲۰۱۹ در شهر حیفا به خیابان‌ها بریزند و شعله‌ این اعتراضات از حیفا به دیگر نقاط فلسطین و لبنان کشیده شود. زنان در این تظاهرات شعار سر دادند «سرزمین آزاد تنها با زنان آزاد ممکن است» و خواهان عدالت و آزادی برای زنان شدند. آنان می‌گفتند «زنان از بیروت تا حیفا در خیابان‌ها و خانه‌هایشان به قتل می‌رسند و الان زمان آن رسیده که از آن‌ها حفاظت کنیم» و «ما نمی‌گذاریم حقوقمان تا بعد از آزادی به تعویق بیفتد.»

این اعتراضات به جنبشی سراسری به نام طالعات منجر شد. طالعات جنبشی مستقل است که به جای طرح حقوقی مسائل زنان قصد دارد که که این مسائل را سیاسی کند. آنان می‌گویند قتل‌های ناموسی نه اتفاقات شخصی یا جنایت‌های خاص که در شرایط اجتماعی سرشار از فساد و خشونت ریشه دارند. آن‌ها به دنبال به راه انداختن جنبشی هستند که همه‌ بخش‌های جامعه را درگیر کند و نقش سیاسی زنان را پررنگ کند. فعالان این جنبش در شبکه‌های مجازی سعی در آگاهی بخشی و گسترش جنبش را دارند. آنان یکی از دلایل خشونت خانگی را هفتاد سال زندگی تحت خشونت و ظلم رژیم اشغالی که باعث تکه تکه شدن و فراموشی ارزش‌های مشترک میان فلسطینیان شده می‌دانند، خشونتی اجتماعی که در خانه‌ها خود را نمایان می‌کند. اعمال ساختارهای زورگویانه‌ پدرسالارانه توسط رژیم صهیونیستی برای افزایش تسلط بر مردم فلسطین باعث بازتولید این نظام پدرسالارانه در جامعه‌ فلسطینی و تشدید ستم‌های طبقاتی و جنسیتی شده است. آن‌ها می‌گویند واقعیت خشونت این است که سیستم‌های مختلف ستم همدیگر را تقویت می‌کنند و الان باید از تمام اشکال ستم سخن گفت و صدای تمام افراد تحت ستم و در حاشیه بود. مبارزات سیاسی تاکنون هر مسأله‌ای که به اندازه‌ کافی ملی نبود را کنار می‌گذاشتند اما باید گفت همه در اولویتند و هیچ گروهی نباید از قلم بیفتد. طالعات در برابر فمینیست‌های اسرائیلی هم موضع‌گیری می‌کند و می‌گوید نمی‌توان بخشی از نظام استعمار بود و از آزادی سخن گفت. آنان فمینیست‌های اسرائیلی را زنانی در قدرت می‌دانند که زنان دیگر را تحت سلطه قرار داده‌اند و سعی می‌کنند از طریق هژمون کردند گفتمان خود در جنبش زنان فلسطینی آن‌ها را به سمت خود بکشند و برای خود مشروعیت بخرند؛ اما طالعات اعلام کرد که در کنار آن‌ها نمی‌ایستد چراکه به دنبال رهایی تمام گروه‌های تحت ستم است. زنان طالعات باور دارند که تغییر این واقعیت خشن و رسیدن به رهایی نیازمند به یک اتحاد فمینیستی است که بتواند از ستم‌هایی که شخصی تلقی می‌شود فراتر رود، زنان را با این باور که هم‌سرنوشتند در کنار هم قرار دهد تا بتوانند مسیری عادلانه و امن برای مبارزه برای آزادی فلسطین بسازند. مبارزه‌ای که قرار است از همه‌‌ اشکال ستم و همه‌‌ گروه‌های تحت ستم سخن بگوید. قرار دادن آگاهانه‌‌ گفتمان فمینیستی در مسیر مبارزه‌ رهایی که نوید جامعه‌ای آزاد و برابر را برای همه می‌دهد.

 

سارا بنی‌عامریان، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران است. حوزه مطالعاتی او نقد ایدئولوژی است و هم‌اکنون مدیرمسئولی نشریه صنفی ‌ـ دانشجویی هلا را بر عهده دارد.

یک نظر
  1. مقاله بسیار جالب و جامعی بود که ضرورت مبارزه همزمان علیه ستم ملی، جنسیتی و طبقاتی رو نشون میداد و با مرور سابقه تاریخی، مثال دردناک معاصری رو به تصویر می کشید. سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗