skip to Main Content
گزارشی درباره احوال اين روزهای «تئاتر شهر» و ماجرای پرچالش ايجاد حريم
افسون معبد سوخته
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
هشت سال پيش زمان جشنواره تئاتر اينجا پر بود از دانشجو و مهمانان خارجی، ولی امروز كسی جرات ندارد ساعت ده شب بيايد تئاتر شهر. محدوده پر شده از كارتن‌خواب و كيف‌قاپ. شيشه‌های ماشين‌ها را می‌شكنند و دزدی می‌كنند، خفت‌گيری می‌كنند، امنيت نيست، اينجا ديگر محل فرهنگی نيست.

بیشتر بخوانید
بازنشر ترجمه‌هایی از محمدجعفر پوينده بعد از یک دهه
پوینده و پیکارهای ادبی
۲۱ مهر ۱۳۹۸
بعيد است كسي عدمِ انتشار آثار محمدجعفر پوينده را در يك دهه گذشته جز مميزي، سياست‌هاي فرهنگي و روزگار تاريك ادبيات در دولت‌هاي احمدي‌نژاد به منشاء ديگري نسبت دهد. ماجرا اما، از قرار ديگر است.
بیشتر بخوانید
یادداشتی درباره مستند «نجف دریابندری: یک دور تمام» ساخته شمیم مستقیمی
سرخوشی منثور
۱۳ اسفند ۱۳۹۷

مشخصه اصلی فیلم در واقع تلاشی است که به‌مدد آن، شخصیت شوخ و شاد دریابندری در خود فرم فیلم تحقق پیدا می‌کند. فیلم صریحاً شاد است (البته اگر بتوان از چنین اصطلاحی اصولاً استفاده کرد) و شوخی می‌کند و حتی سربه‌سر شخصیت اصلی می‌گذارد بدون اینکه متعرض او شود (و آیا اصولاً می‌توان جلوی چنین تعبیری را گرفت؟)، هرچند برای کسانی که کلاً با چنین فرمی مخالف‌اند، این می‌تواند مستقیماً به ایرادِ فاحشِ فیلم بدل شود.

بیشتر بخوانید
هالیوود در آلمان یا فرهنگ به منزله‌ی پول
۱۰ تیر ۱۳۹۷
محتوای اندک مطالبی که سهراب شهید ثالث به زبان آلمانی نگاشته است اغلب بازتاب مشکلاتی است که با تهیه‌کنندگان آلمانی فیلم‌های‌اش داشته بود، و این‌که در فضای به‌شدت محافظه‌کارانه‌ی دهه‌های هفتاد و هشتاد آلمان، تک‌تک فیلم‌های‌اش را با چه رنج و مشقتی ساخته است. در این نوشته‌ها هرچند سیمای فیلم‌ساز غایب است، لیکن با صراحتی در نقد مواجه‌ایم که تنها مشخصه‌ی مولفان بزرگ است: بی‌هیچ شرم و کینه‌ای همه‌چیز را جارو می‌زنند. امروزه شاید این مطالب صرفن از جهت تاریخی برای ما اهمیت داشته باشند، لیکن در عین سادگی از ثالث‌ای می‌گویند که متولد حاشیه بود، در حاشیه زیست، در حاشیه آفرید، در حاشیه مرد، و همواره از حاشیه گفت.
بیشتر بخوانید
بازخوانی «داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع» و وضعیت ادبیات ما
در سیزدهمین سالمرگِ شاهرخ مسکوب در آینه خطیر خود
۲۷ فروردین ۱۳۹۷

«داستانِ ادبیات و سرگذشت اجتماع» از معدود آثاری است که در سنتِ نقد و تاریخ‌نگاری ادبیات ما جانبِ تتبع و تنقیب خلاق را گرفته است. شاهرخ مسکوب، ادیب و اندیشمندِ معاصر در این اثر با «ایده»ای سیاسی- تاریخی سراغ تکه‌ای از ادبیات ما می‌رود و بازه‌ زمانی ١٣٠٠ تا ١٣١٥ را برمی‌رسد تا به‌تعبیر خودش «نشانی از خاستگاه اجتماعی ادبیات» به‌دست دهد.

بیشتر بخوانید
کلان‌شهر به مثابه دیگ ذوب فرهنگی
۱۷ مهر ۱۳۹۵
بیش از دو قرن از تولد کلان‌شهرها گذشته است. آیا کلان‌شهر هنوز همان دیگ سوزانی است که میلیون‌ها انسان از قومیت‌ها و نژادهای مختلف در آن هم می‌خورند و حاصل این بهم‌خوردگی یک دیگری منحصر به فرد است؟  در بیان کلی‌تر کلان‌شهر چه تاثیری بر ساکنانش می‌گذارد؟
بیشتر بخوانید
رؤیای دانشگاه­‌های ما محیطی بدون کتاب و کاغذ است
۲۰ شهریور ۱۳۹۵
تری ایگلتون در کتاب جدید خود که عنوانِ کوتاه و جاه‌طلبانهٔ «فرهنگ» را برایش انتخاب کرده است، از تحولاتِ این مفهوم وسیع و چند لایه در سال‌های اخیر نوشته است. او می‌گوید فرهنگ برای زنده‌ماندن در عصری که سرمایه‌داری همه‌جا را فتح کرده است، به امر روزمره روی آورد، اما آنقدر جلو رفت که نفرت از نخبه‌گرایی را به نوعی نخبه‌گرایی جدید تبدیل کرد.
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗