skip to Main Content
نامه‌‌ای از سمیح‌القاسم به محمود درویش
اسم‌هایمان را بر روی باد حک خواهم کرد
۱۴ اسفند ۱۳۹۳
گرچه شهرت سمیح القاسم به اشعارش برمی‌گردد، اما او در عین‌حال مقاله‌نویسی با ذوق بود که به‌طور مرتب در مطبوعات عرب‌زبان فلسطین/اسرائیل قلم می‌زد. وی در طول بازه‌ای دو ساله- از می ۱۹۸۶ تا می ۱۹۸۸- یک‌سری نامه‌ی بی‌نظیر با محمود درویش رد و بدل کرد. این نامه‌ها یادگاری‌ از شعر و زبان و هم چنین دوستی و عشق، و دربردارنده‌ی برخی از موثرترین مباحث در مورد وطن و تبعید در زبان عربی است؛ امری که با در نظر گرفتن نویسندگان نامه‌ها، شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسد. مجموعه‌ی نامه‌ها که به‌شکل یک‌سری «بسته» انتشار یافت، بلافاصله به یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات مدرن عرب تبدیل شد. نامه‌ی زیر پاسخ سمیح القاسم به نامه‌ای از محمود درویش است. در نامه‌ای که پیش از این نوشته شده، درویش از القاسم خواسته بود که سری به خرابه‌های روستای مادری‌اش یعنی البروه در الجلیل بزند، و درخت خَرنوب قدیمی‌ای را پیدا کند که کماکان آنجا مانده است. درویش می‌نویسد «اگر فردا از کنار آن درخت خرنوب گذر کردی، در آغوشش بگیر و اسم‌هایمان را بر تنه‌اش حک کن.»
بیشتر بخوانید
غمگین‌تر از آب، در سوگ و به یاد سمیح القاسم
۱۵ شهریور ۱۳۹۳

از خاطر نمی‌برم نزدیک به دو هفته‌ی پیش را که دوستی عرب برایم پیامی گذاشته و فوت شاعر را تسلیت گفته بود. برای من که صبحم را با باز کردن سایت‌های خبری شروع می‌کنم، خواندن همچه پیامی باور نکردنی بود. چند ساعتی از فوت شاعر گذشته بود و هنوز هیچ سایت فارسی‌زبانی خبر درگذشت او را کار نکرده بود. اما پس از جست‌وجو در سایت‌های عربی با ناباوری دیدم که خبر درست است و سمیح القاسم، شاعر فلسطینی، پس از سال‌ها نبرد با سرطان فوت کرده است.

بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗